فرشته دورگه پارت37
#فرشته_دورگه #پارت37
آیسان
خوب هرچی بود گذشت هرچی خاطر خوب و بد بود تموم شد رفتش سطل اشغال
*ما همه با افسانه پاندایی کونگ فوکاریم بوم دیشتو بوم دیشت استاد شیفو
من:بله بفرمایید
*الو آیسان خوبی منم آرمان
من:ااا سلام پسرعمو خوبی ببخشید نداشتم شمارتو
آرمان:راستش زنگ زدم بابت رفتار ماکان عذر خواهی کنم
من:نه باوا تو چرا معذرت بخوایی
آرمان:نه اخه میدونی من پزشک معالج ماکانم حتی خودشم نمیدونه
من:چیو
آرمان:بعضی اوقات دچار اختلال دو شخصیتی میشه واسه همون
من:اخیه متاسفم میتونم کمکت کنم
آرمان:نه گلم مرسی داره تموم میشه درمانم کاملا خوب میشه فقط اگه عذر خواهی کرد قبولش کن
من:کاش زودترمیگفتی بهم باشه قبولش میکنم کاری نداری جلسه دارم باهاش
آرمان:نه دخترعمو برو موفق باشی
من:مرسی سلامت باشی خداحافظ
آرمان:به امیددیدار
قطع کرد اخ اخ بدبخت بیچاره به ناحق توگوشی زدم بهش هرچند حقش بود
وجی:آیسان اون مریض بوده مریض
من:ااا خیل خوب
رفتم پایین به مامانی سلام دادم که صدایی حامد اومد
من:مامانی حامد چرا اومد
مامانی:گفت با خودش میرین شرکت همون ماکانه
من:اهان باشه
حامد:سلام خاله شهربانو
دست داد بهش بامنم روبوسی کرد
حامد:چطوری شیطونک
من:خوبم بیا صبحونه بخوریم بریم
حامد:باشه
نشستیم سرمیز وسطش بودیم که یهو یادم اومد آرمان چی گفت
من:وای مامانی حامد بگین چی شد
هردوشون:چیشد؟
منم از سیر تاسرکه سیرو براشون گفتم
حامد:اخ آخ بنده خدا دیدی الکی الکی میخواستم امروز کتک بزنمش ها
مامانی:کاش زودتر میفهمیدیم ها الهی جون مردم شنیدم بورسیه خارج بود حتما سر درس خوندن زیاد اینطوری شده آیسان جان ولش کن مادر ببخش درست نیس پدربزرگت چوب کارایی این بچه مریضو بخوره
من:اوووهوووومم منم خیلی دلم براش سوخت باشه خوب بریم حامد
حامد:اوهوم
سوار ماشین شدیم یکساعت تو راه بودیم تا رسیدیم لامصب شرکتشم باحال بوداا واای ییی بچه مریضه نباید به روش بیارم.
رفتیم داخل اسانسور
من:طبقه چندم گفتن
حامد:دوازدهم بخش مدیریت
من:اهان
حامد:آیسان جدی باش اینجا حتی منم زیر دستتم میخوام اون مخ همیشگیتو داشته باشیا
من:فهمیدم معاون
حامد:افرین جناب رئیس
داخل طبقه دوازدهم شدیم
منشی:ببخشید شما
حامد:از شرکت،...،قبلا هماهنگ شده
منشی:اوه بلع بفرمایید جناب مهندس منتظرتونن
وارد سالن کنفرانس شدیم ازدیدم داره میچرخه با صندلیش اخیع خدایا همه مریضارو شفا بده امین مخصوصا ماکان مارو اول حیفه
حامد:سلام جناب آراد
ماکان:اهان سلام خیلی خوش اومدین بفرمایید بشنین
حامد:ممنون خانم رئیس بشینین
من:ممنونم
نشستم
آیسان
خوب هرچی بود گذشت هرچی خاطر خوب و بد بود تموم شد رفتش سطل اشغال
*ما همه با افسانه پاندایی کونگ فوکاریم بوم دیشتو بوم دیشت استاد شیفو
من:بله بفرمایید
*الو آیسان خوبی منم آرمان
من:ااا سلام پسرعمو خوبی ببخشید نداشتم شمارتو
آرمان:راستش زنگ زدم بابت رفتار ماکان عذر خواهی کنم
من:نه باوا تو چرا معذرت بخوایی
آرمان:نه اخه میدونی من پزشک معالج ماکانم حتی خودشم نمیدونه
من:چیو
آرمان:بعضی اوقات دچار اختلال دو شخصیتی میشه واسه همون
من:اخیه متاسفم میتونم کمکت کنم
آرمان:نه گلم مرسی داره تموم میشه درمانم کاملا خوب میشه فقط اگه عذر خواهی کرد قبولش کن
من:کاش زودترمیگفتی بهم باشه قبولش میکنم کاری نداری جلسه دارم باهاش
آرمان:نه دخترعمو برو موفق باشی
من:مرسی سلامت باشی خداحافظ
آرمان:به امیددیدار
قطع کرد اخ اخ بدبخت بیچاره به ناحق توگوشی زدم بهش هرچند حقش بود
وجی:آیسان اون مریض بوده مریض
من:ااا خیل خوب
رفتم پایین به مامانی سلام دادم که صدایی حامد اومد
من:مامانی حامد چرا اومد
مامانی:گفت با خودش میرین شرکت همون ماکانه
من:اهان باشه
حامد:سلام خاله شهربانو
دست داد بهش بامنم روبوسی کرد
حامد:چطوری شیطونک
من:خوبم بیا صبحونه بخوریم بریم
حامد:باشه
نشستیم سرمیز وسطش بودیم که یهو یادم اومد آرمان چی گفت
من:وای مامانی حامد بگین چی شد
هردوشون:چیشد؟
منم از سیر تاسرکه سیرو براشون گفتم
حامد:اخ آخ بنده خدا دیدی الکی الکی میخواستم امروز کتک بزنمش ها
مامانی:کاش زودتر میفهمیدیم ها الهی جون مردم شنیدم بورسیه خارج بود حتما سر درس خوندن زیاد اینطوری شده آیسان جان ولش کن مادر ببخش درست نیس پدربزرگت چوب کارایی این بچه مریضو بخوره
من:اوووهوووومم منم خیلی دلم براش سوخت باشه خوب بریم حامد
حامد:اوهوم
سوار ماشین شدیم یکساعت تو راه بودیم تا رسیدیم لامصب شرکتشم باحال بوداا واای ییی بچه مریضه نباید به روش بیارم.
رفتیم داخل اسانسور
من:طبقه چندم گفتن
حامد:دوازدهم بخش مدیریت
من:اهان
حامد:آیسان جدی باش اینجا حتی منم زیر دستتم میخوام اون مخ همیشگیتو داشته باشیا
من:فهمیدم معاون
حامد:افرین جناب رئیس
داخل طبقه دوازدهم شدیم
منشی:ببخشید شما
حامد:از شرکت،...،قبلا هماهنگ شده
منشی:اوه بلع بفرمایید جناب مهندس منتظرتونن
وارد سالن کنفرانس شدیم ازدیدم داره میچرخه با صندلیش اخیع خدایا همه مریضارو شفا بده امین مخصوصا ماکان مارو اول حیفه
حامد:سلام جناب آراد
ماکان:اهان سلام خیلی خوش اومدین بفرمایید بشنین
حامد:ممنون خانم رئیس بشینین
من:ممنونم
نشستم
۵.۲k
۱۴ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.