تفسیر سوره انعام، ادامه آیه 1
لطفا ورق بزنید
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ»
وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ واقدی (مورخ سده دوم و سوم هجری) گفت: هر جا که ظلمات و نور گفت در قرآن، آن کفر و ایمان است، مگر در این آیت که ظلمات اینجا تاریکی شب است، و نور روشنایی روز. فرا پیش داشتن ظلمات بر نور دلیل است که نخست شب آفرید، و پس روز. حق تعالی در سوره یس آیه 37 فرمود: «وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ»، و نیز در آیه 29 سوره نازعات فرمود: «وَ أَغْطَشَ لَیْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها »
ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ عدل همتا کردن بود چیزی با چیزی که این عدلِ آن کنی و آن عدلِ این. معنی جمله آیت آن است که رب العالمین خبر داد و بیان کرد که آفریدگار آسمان و زمین و شب و روز و نور و ظلمت که در آن راحت و منافع خلق است منم، و آن گه این کافران میآیند و بتان را که در توان ایشان این صنع نیست، ما را همتا میسازند، و با ما برابر می کنند.
و در این سخن تعجب مؤمنان است به آنچه کافران کردند، یعنی که ای مؤمنان! شگفت دارید آنچه ایشان کردند که با ما دیگری انباز گفتند، و خالق و صانع مائیم. و آن گه الحمد للَّه در پیش آیت نهاد، یعنی که شما شکر کنید، و آزادی کنید، و نعمت بر خود بشناسید، و آنچه کافران کردند مکنید.
قوله: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بدأ سُبْحَانَهُ بِالثَّناءِ عَلِيٌ نَفْسَهُ فَحَمِدَ نَفْسَهُ بِثَنَائِهِ الازلي وَ أَخْبَرَ عَنْ سَنَائِهِ الصَّمَدِيِّ وَ عَلائِهِ الاحدي. ستایش خداوند عظیم، کردگار حکیم، باقی به بقاء خویش، متعالی به صفات خویش، متکبر به کبریاء خویش، وجود احدی و کَون صمدی، وجه ذو الجلال و قدرت بر کمال، سبحانه، هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ، و الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ، و الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ.
یکی از بزرگان دین و ائمه طریقت گفته: مَنْ ذَا الَّذِي يَسْتَحِقُّ الْحَمْدَ اِلاّ مَنْ يَقْدِرُ عَلی خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَ الارْضِ وَ جَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورَ؟ که را رسد و کرا سزد که وی را به پاکی بستایند، و به بزرگواری نام برند، مگر او که آفریدگار آسمان و زمین است، و آفریدگار روز و شب، و آسمان چو سقفی راست کرده، و زمین چون مهدی آراسته، و روز معاش ترا پرداخته، و شب آرامگاه تو ساخته.
گفتهاند که: آسمان اشارت است به آسمان معرفت، و آن دل های عارفان است، و زمین اشارت است به زمین خدمت، و آن نفس های عابدان است، و چنان که آسمان صورت باختران نگاشته، و به شمس و قمر آراسته، و نظارهگاه زمینیان کرده، آسمان معرفت را به آفتاب علم و قمر توحید و نجوم خواطر آراسته، و آن گه نظارهگاه آسمانیان کرده. هر گه که شیاطین قصد استراق سمع کنند، از آسمان عزت به رَجم نجم ایشان را مقهور کنند. این است که رب العزة در آیه 5 سوره مُلک گفت: «وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّیاطِینِ»
همچنین هر گه که شیطان قصد وسوسه کند، بدل بنده مؤمن برقی جَهَد از آسمان معرفت، که شیطان از آن بسوزد. این است که رب العزة در آیه 201 سوره اعراف فرمود: «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ.»
و چنان که در بسیط زمین هفت دریاست که در آن منافع و معاش خلق است، در زمین خدمت نیز هفت دریاست، که در آن سعادت و نجات بنده است.
ابو طالب مکی صاحب قوت القلوب به جمله آن اشارت کرده و گفته: «مَنَاهِجِ اَلسَّالِكِينَ سَبْعَةٌ اَبْحَرٌ: سکر وجد و برق کشف و حیرة شهود و نور قرب و ولایة وجود و بهاء جمع و حقیقة افراد.» گفت این هفت دریااند بر سر کوی توحید نهاده، چنان که در حق مترسمان هفت درکه دوزخ بر راه بهشت نهاده، و تا مترسمان و عوام خلق بر این هفت درکه گذر نکنند به بهشت نرسند، همچنین سالکان راه توحید تا بر این هفت دریا گذر نکنند، به حقیقت توحید نرسند.
وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ هر جا که جهل است همه ظلمت است، و هر جا که علم است همه نور است، و آنجا که علم و عمل است نور علی نور است. بنده تا در تدبیر کار خویش است در ظلمت جهل است، و در غشاوة غفلت، و تا در تفویض است در ضیاء معرفت است و نور هدایت.
کشف الاسرار و عدة الابرار،رشید الدین میبدی
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ»
وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ واقدی (مورخ سده دوم و سوم هجری) گفت: هر جا که ظلمات و نور گفت در قرآن، آن کفر و ایمان است، مگر در این آیت که ظلمات اینجا تاریکی شب است، و نور روشنایی روز. فرا پیش داشتن ظلمات بر نور دلیل است که نخست شب آفرید، و پس روز. حق تعالی در سوره یس آیه 37 فرمود: «وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ»، و نیز در آیه 29 سوره نازعات فرمود: «وَ أَغْطَشَ لَیْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها »
ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ عدل همتا کردن بود چیزی با چیزی که این عدلِ آن کنی و آن عدلِ این. معنی جمله آیت آن است که رب العالمین خبر داد و بیان کرد که آفریدگار آسمان و زمین و شب و روز و نور و ظلمت که در آن راحت و منافع خلق است منم، و آن گه این کافران میآیند و بتان را که در توان ایشان این صنع نیست، ما را همتا میسازند، و با ما برابر می کنند.
و در این سخن تعجب مؤمنان است به آنچه کافران کردند، یعنی که ای مؤمنان! شگفت دارید آنچه ایشان کردند که با ما دیگری انباز گفتند، و خالق و صانع مائیم. و آن گه الحمد للَّه در پیش آیت نهاد، یعنی که شما شکر کنید، و آزادی کنید، و نعمت بر خود بشناسید، و آنچه کافران کردند مکنید.
قوله: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بدأ سُبْحَانَهُ بِالثَّناءِ عَلِيٌ نَفْسَهُ فَحَمِدَ نَفْسَهُ بِثَنَائِهِ الازلي وَ أَخْبَرَ عَنْ سَنَائِهِ الصَّمَدِيِّ وَ عَلائِهِ الاحدي. ستایش خداوند عظیم، کردگار حکیم، باقی به بقاء خویش، متعالی به صفات خویش، متکبر به کبریاء خویش، وجود احدی و کَون صمدی، وجه ذو الجلال و قدرت بر کمال، سبحانه، هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ، و الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ، و الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ.
یکی از بزرگان دین و ائمه طریقت گفته: مَنْ ذَا الَّذِي يَسْتَحِقُّ الْحَمْدَ اِلاّ مَنْ يَقْدِرُ عَلی خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَ الارْضِ وَ جَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورَ؟ که را رسد و کرا سزد که وی را به پاکی بستایند، و به بزرگواری نام برند، مگر او که آفریدگار آسمان و زمین است، و آفریدگار روز و شب، و آسمان چو سقفی راست کرده، و زمین چون مهدی آراسته، و روز معاش ترا پرداخته، و شب آرامگاه تو ساخته.
گفتهاند که: آسمان اشارت است به آسمان معرفت، و آن دل های عارفان است، و زمین اشارت است به زمین خدمت، و آن نفس های عابدان است، و چنان که آسمان صورت باختران نگاشته، و به شمس و قمر آراسته، و نظارهگاه زمینیان کرده، آسمان معرفت را به آفتاب علم و قمر توحید و نجوم خواطر آراسته، و آن گه نظارهگاه آسمانیان کرده. هر گه که شیاطین قصد استراق سمع کنند، از آسمان عزت به رَجم نجم ایشان را مقهور کنند. این است که رب العزة در آیه 5 سوره مُلک گفت: «وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّیاطِینِ»
همچنین هر گه که شیطان قصد وسوسه کند، بدل بنده مؤمن برقی جَهَد از آسمان معرفت، که شیطان از آن بسوزد. این است که رب العزة در آیه 201 سوره اعراف فرمود: «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ.»
و چنان که در بسیط زمین هفت دریاست که در آن منافع و معاش خلق است، در زمین خدمت نیز هفت دریاست، که در آن سعادت و نجات بنده است.
ابو طالب مکی صاحب قوت القلوب به جمله آن اشارت کرده و گفته: «مَنَاهِجِ اَلسَّالِكِينَ سَبْعَةٌ اَبْحَرٌ: سکر وجد و برق کشف و حیرة شهود و نور قرب و ولایة وجود و بهاء جمع و حقیقة افراد.» گفت این هفت دریااند بر سر کوی توحید نهاده، چنان که در حق مترسمان هفت درکه دوزخ بر راه بهشت نهاده، و تا مترسمان و عوام خلق بر این هفت درکه گذر نکنند به بهشت نرسند، همچنین سالکان راه توحید تا بر این هفت دریا گذر نکنند، به حقیقت توحید نرسند.
وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ هر جا که جهل است همه ظلمت است، و هر جا که علم است همه نور است، و آنجا که علم و عمل است نور علی نور است. بنده تا در تدبیر کار خویش است در ظلمت جهل است، و در غشاوة غفلت، و تا در تفویض است در ضیاء معرفت است و نور هدایت.
کشف الاسرار و عدة الابرار،رشید الدین میبدی
۲.۶k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.