Since when did love lead to murder?
Since when did love lead to murder?
از کی تا حالا عشق به قتل راه پیدا کرده¿
━━━ • ✙ • ━━━
part:⁶
_اصلا بریم یکی دیگه رو ببینم ....به به ..تمرکز کن آرمش و توش حس میکنی؟
+دقت کن زنه توش چقدر رنگ پریده س لباش که کلا همرنگ پوستشه یجوری ژست گرفته انگار داره بالا میاره به نظرم باید وبا گرفته باشه
_.........
+شایدم بارداره
ا/ت تحمل کرد و هیچی نگفت رفت یه طرف دیگه و به یه چیز دیگه زل زد
+این یکی واقعا هنر داشته چطوری با پاش نقاشی کرده؟
_یکم به هنر احترام بزار اینا چیه میگی
+خسته شدم میرم یه چیزی واسه خوردن بگیرم
_منم میام
+اینطرفا فروشگاه نیستا طول میکشه
ا/ت مثلا میخواست مراقب تهیونگ باشه باهاش رفت
_به به شیر کاکائو چرا از اون طرف میری
+از همینجا اومدیم دیگه
_نه از اون طرف اومدیم
+من مطمئنم از اینجا اومدیم
¿¿¿
_چرا هیچکس اینجا نیست
+باید همینجا میبود
_نگو که...
+فکر کنم گم شدیم
.
تقریبا نیم ساعتی بود که همونجاها میچرخیدن هیچکس هم نبود که ازش کمک بخوان
+چرا هرچقدر از اینحا بیرون میایم بیرون نمیایم
_آههه من الان باید رو به روی تابلو هام میبودمم ...عه اونا یه ماشین
ماشین از جلوشون رد شد ا/ت دوید دنبالش تا کمک بخواد نه تنها ماشین رفت بلکه خودشم خورد زمین
+خوبی؟
_لعنتی زانوم زخم شد
+داره خون میاد
_اشکال نداره نمیمیرم
با سرعت پاشد و میخواست نشون بده که چقدر سرسخته ولی پاش درد شدیدی گرفت و داشت میوفتاد تهیونگ نزاشت
+فکر کنم واقعا زانوت آسیب دیده
_......
+ببخشید تقصیر منه
_نه اینطور نیست
+چرا از گوشی هامون استفاده نمیکنیم؟
بعد از یکم مکث هردوشو زدن زیر خنده و به خنگی خودشون خندیدن. ا/ت به جیمین زنگ زد و بعد از چند مین جیمین و سون هی با ماشین نزدیک جایی که ا/ت و ته بودن شدن
_بیا ما هم بریم جلوتر
+باشه
تهیونگ ا/ت رو براید استایل بغل کرد و راه افتاد. ا/ت شوکه شده بود.
+واقعا متاسفم
_خواهش میکنم ..چیز نه یعنی قابلی ند... منظورم اینه که تقصیر تو نبود
دست تهیونگ زیر رونای لخت ا/ت نزدیک باسنش بود برای همین معذب شده بود و هل کرده بود
_اوناهاشن ....نجات پیدا کردیم
ا/ت میخواست از بغل تهیونگ بیاد پایین تهیونگ نزاشت و دستاشو سفت تر کرد
+میزارمت تو ماشین(خودشم از اینکه ا/ت رو اونجوری بغل گرفته خوشش میومد)
ج: ا/ت خوبی چیشده
_هیچی خوردم زمین پام به فنا رفت
ج: اون یارو چرا بغلت کرد
_وا بهم لطف کرد ...اسمش تهیونگه
جیمین چپ چپ به ته نگاه کرد و ماشین رو روشن کرد
+دوست پسرته؟
_ها نهه
همیشه داستانا کم کم جون میگیره صبور باشین
#BTS #BTS_ARMY #Teahyung #Jimin #Namjoon #Seokjin #yoongi #Heosok #Jungkook #K_pop #Bangtan #ARMY
#بی_تی_اس #کیپاپ #فیک #تهیونگ #جیمین #سوکجین #یونگی #جیهوپ #نامجون #جونگکوک #آرمی #بنگتن #کیپاپر #کیدراما
از کی تا حالا عشق به قتل راه پیدا کرده¿
━━━ • ✙ • ━━━
part:⁶
_اصلا بریم یکی دیگه رو ببینم ....به به ..تمرکز کن آرمش و توش حس میکنی؟
+دقت کن زنه توش چقدر رنگ پریده س لباش که کلا همرنگ پوستشه یجوری ژست گرفته انگار داره بالا میاره به نظرم باید وبا گرفته باشه
_.........
+شایدم بارداره
ا/ت تحمل کرد و هیچی نگفت رفت یه طرف دیگه و به یه چیز دیگه زل زد
+این یکی واقعا هنر داشته چطوری با پاش نقاشی کرده؟
_یکم به هنر احترام بزار اینا چیه میگی
+خسته شدم میرم یه چیزی واسه خوردن بگیرم
_منم میام
+اینطرفا فروشگاه نیستا طول میکشه
ا/ت مثلا میخواست مراقب تهیونگ باشه باهاش رفت
_به به شیر کاکائو چرا از اون طرف میری
+از همینجا اومدیم دیگه
_نه از اون طرف اومدیم
+من مطمئنم از اینجا اومدیم
¿¿¿
_چرا هیچکس اینجا نیست
+باید همینجا میبود
_نگو که...
+فکر کنم گم شدیم
.
تقریبا نیم ساعتی بود که همونجاها میچرخیدن هیچکس هم نبود که ازش کمک بخوان
+چرا هرچقدر از اینحا بیرون میایم بیرون نمیایم
_آههه من الان باید رو به روی تابلو هام میبودمم ...عه اونا یه ماشین
ماشین از جلوشون رد شد ا/ت دوید دنبالش تا کمک بخواد نه تنها ماشین رفت بلکه خودشم خورد زمین
+خوبی؟
_لعنتی زانوم زخم شد
+داره خون میاد
_اشکال نداره نمیمیرم
با سرعت پاشد و میخواست نشون بده که چقدر سرسخته ولی پاش درد شدیدی گرفت و داشت میوفتاد تهیونگ نزاشت
+فکر کنم واقعا زانوت آسیب دیده
_......
+ببخشید تقصیر منه
_نه اینطور نیست
+چرا از گوشی هامون استفاده نمیکنیم؟
بعد از یکم مکث هردوشو زدن زیر خنده و به خنگی خودشون خندیدن. ا/ت به جیمین زنگ زد و بعد از چند مین جیمین و سون هی با ماشین نزدیک جایی که ا/ت و ته بودن شدن
_بیا ما هم بریم جلوتر
+باشه
تهیونگ ا/ت رو براید استایل بغل کرد و راه افتاد. ا/ت شوکه شده بود.
+واقعا متاسفم
_خواهش میکنم ..چیز نه یعنی قابلی ند... منظورم اینه که تقصیر تو نبود
دست تهیونگ زیر رونای لخت ا/ت نزدیک باسنش بود برای همین معذب شده بود و هل کرده بود
_اوناهاشن ....نجات پیدا کردیم
ا/ت میخواست از بغل تهیونگ بیاد پایین تهیونگ نزاشت و دستاشو سفت تر کرد
+میزارمت تو ماشین(خودشم از اینکه ا/ت رو اونجوری بغل گرفته خوشش میومد)
ج: ا/ت خوبی چیشده
_هیچی خوردم زمین پام به فنا رفت
ج: اون یارو چرا بغلت کرد
_وا بهم لطف کرد ...اسمش تهیونگه
جیمین چپ چپ به ته نگاه کرد و ماشین رو روشن کرد
+دوست پسرته؟
_ها نهه
همیشه داستانا کم کم جون میگیره صبور باشین
#BTS #BTS_ARMY #Teahyung #Jimin #Namjoon #Seokjin #yoongi #Heosok #Jungkook #K_pop #Bangtan #ARMY
#بی_تی_اس #کیپاپ #فیک #تهیونگ #جیمین #سوکجین #یونگی #جیهوپ #نامجون #جونگکوک #آرمی #بنگتن #کیپاپر #کیدراما
۱۳.۲k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.