آرام باش عزیز من!
آرام باش عزیز من!
آرام باش.
حڪایت دریاست زندگی،
گاهے درخشش آفتاب،
برق و بوے نمڪ،
ترشح شادمانی،
گاهے هم فرو میرویم،
چشمهایمان را میبندیم،
همه جا تاریڪے است.
آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون میآوریم
و تلالو آفتاب را میبینیم
زیر بوتهاے از برف
ڪه این دفعه
درست از جایے ڪه تو دوست دارے طالع مے شود.
"شمس لنگرودی"
آرام باش.
حڪایت دریاست زندگی،
گاهے درخشش آفتاب،
برق و بوے نمڪ،
ترشح شادمانی،
گاهے هم فرو میرویم،
چشمهایمان را میبندیم،
همه جا تاریڪے است.
آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون میآوریم
و تلالو آفتاب را میبینیم
زیر بوتهاے از برف
ڪه این دفعه
درست از جایے ڪه تو دوست دارے طالع مے شود.
"شمس لنگرودی"
۱.۲k
۰۷ بهمن ۱۴۰۰