زائرت شدم نسیم صدای مرا گرفتاز دستم التماس دعای مرا گرفتیک شب کنار پنجره فولاد، مادرمآنقدر گریه کرد تا شفای مرا گرفتیک پارچه گره زد و تا سالهای سال"سهمیه ی امام رضای" مرا گرفت