کفشهایم کجاست میخواهم بیخبر راهی سفر بشوم
کفشهایم کجاست؟ میخواهم بیخبر راهی سفر بشوم
مدتی بیبهار طی بکنم دو سه پاییز دربه در بشوم
خستهام از تو از خودم از ما، ما ضمیر بعید زندگیام
دو نفر انفجار جمعیت است پس چه بهتر که یک نفر بشوم
یک نفر در غبار سرگردان یک نفر مثل برگ در طوفان
میروم گم شوم برای خودم کم برای تو دردسر بشوم
حرفهای قشنگ پشت سرم آرزوهای مادر و پدرم
حیف خیلی از آن شکستهترم که عصای غم پدر بشوم
پدرم گفت دوستات دارم پس دعا میکنم پدر نشوی
مادرم بیشتر پشیمان که از خدا خواست من پسر بشوم
داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است
نیستم در حدود حوصلهها پس صلاح است مختصر بشوم
دورها قبر کوچکی دارم بیاتاق و حیاطخلوت نیست
گاهگاهی سری بزن نگذار با تو از این غریبهتر بشوم..
.
.
مهدی_فرجی
مدتی بیبهار طی بکنم دو سه پاییز دربه در بشوم
خستهام از تو از خودم از ما، ما ضمیر بعید زندگیام
دو نفر انفجار جمعیت است پس چه بهتر که یک نفر بشوم
یک نفر در غبار سرگردان یک نفر مثل برگ در طوفان
میروم گم شوم برای خودم کم برای تو دردسر بشوم
حرفهای قشنگ پشت سرم آرزوهای مادر و پدرم
حیف خیلی از آن شکستهترم که عصای غم پدر بشوم
پدرم گفت دوستات دارم پس دعا میکنم پدر نشوی
مادرم بیشتر پشیمان که از خدا خواست من پسر بشوم
داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است
نیستم در حدود حوصلهها پس صلاح است مختصر بشوم
دورها قبر کوچکی دارم بیاتاق و حیاطخلوت نیست
گاهگاهی سری بزن نگذار با تو از این غریبهتر بشوم..
.
.
مهدی_فرجی
- ۱.۹k
- ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط