مینویسم که بخوانی

مینویسم که بِخوانی..
مینویسم که به گوشَت بِرسانند..
که ببینی تویِ هوایِ بدونِ جاذبه یِ بی تو
چِقدر مُعَلق ماندم..!
مُعَلقی که برایِ پَروازَش..
بالی از جنسِ تو را میخواهَد هر ثانیه..
مُعَلقم عَجیب...!
مثلِ پیرِمردی که فراموش کرده مَسیرِِ خانه اش را...!
مثلِ پیرِزنی که از یاد بُرده صورتِ فَرزَندَش را...!
مثلِ بی قراریِ یک ماهیِ جُدا شده از دَریا،تویِ لَحظه یِ جان دادنَش!
حَبس میکنم اما جِسمِ نداشته ات را تویِ آغوشَم..!
نَفَس میکشم اما عَطرِ نداشته ات را تویِ اُتاقَم..!
مینویسم اینجا که به گوشَت بِرسانند..
نَبودَنت چِقدر بِلاتَکلیف کرده جانَم را.....!♡
_
این حَجم‌ از نَرسیدن در هَمه‌ی اَدوار
بی سابقه است!
با این اوصاف
می‌ترسم پَس از مَرگ ‌هَم به تو نرسَم..!
پس اینکه میگویند:
"آدَم به آدَم میرسد"
از کجا درآمده؟!
دیدگاه ها (۶)

میخواهی دِلتَنگت نباشم! اِنگار كه بخواهی شيروانی‌هایِ "رَشت"...

شب ها را نمی دانم چگونه تعریف کنم! آخر،شب هایی که تو هستی؛ ی...

اَصلاً بَعضی روزا دیگه نه خاطره.. نه بُغض.. نه اَشک.. هیچکدو...

چِشمانَت را بِبَند.. و فِکر کن..! به‌ دَونده ای که با مُشکلی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط