اولین بارش بود

اولین بارش بود
که می‌اومد توی اتاق عمل ؛ کم سن و سال بود . .
ترسیده بود وحشت کرده بود
داشتم ازش شرح حال می‌گرفتم سرم توی پرونده
بود که چنگ زد به بازوم
و با چشمای خیس گفت حواست بهم هست؟!
نگفت چنین کن و چنان نکن
برام نگفت تو رو خدا همچین و همچون نیار سرم
فقط یه جمله به منِ غریبه گفت :
‹ حواست بهم هست؟ ›
و این حواست بهم هست یعنی همه چی یعنی نکنه
حواست نباشه و از دست برم
یعنی نکنه حواست جای دیگه باشه و تموم بشم
یعنی نکنه حواست پرتِ چیزی
شه و به خودت که بیای کار از کارِ من گذشته باشه
که دیگه منی نباشه ، با خودم
فکر کردم چه خوبه آدم خیالش جمع باشه که کسی
هست که حواسش باشه بهش
که حواسش پرت نشه ازش ، که حواسش نره پیِ
جایِ دیگه و کسِ دیگه . .
فکر کردم به اینکه همه ی ما باید هرازگاهی دست
اونایی رو که دوستشون داریم
و دوستمون دارن رو بگیریم و توی ؛
چشماشون نگاه کنیم و بپرسیم حواست بهم هست . .)!🎼'💙
#عکس ، #عشق ، #ویسگون
دیدگاه ها (۱۳)

پست گذاشته بود :هشت سال‌ِ قبل رویِ این پل نشسته بودم ...

محاله‌تاته‌دنیاکسی‌جوری‌که‌من‌هر‌ثانیه‌مردم‌برای‌توبمیره(: #...

هنوزم‌چشمای‌تو‌مثل‌شبای‌پرستارس...(: #کلیپ ، #اهنگ ، #ویسگون

- شیش سال پیش شنیدیم سرطان داره ، قلبمون له شد ولی گفتیم سرط...

من از تنهایی نمی‌ترسم ،اما از فراموش شدن چرا . برای من فرامو...

هیچ کس از بیرون نمی فهمه چقدر سخته وقتی باید خودت پناه خودت ...

کیوت🌈✨⋆.˚🌈༘⋆ 𝓝𝓪𝓱𝓪𝓵⋆. 𐙚 ̊ ⃢🏳️‍🌈ࡅ࡙ـہ ܠߊ‌ࡅ࡙ـڪ¿ܩߊ‌ࡅ࡙ܠܙ ܢ̣ܘ ܦ̇...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط