پارت هفتم سناریو
پارت هفتم سناریو
------------------------
ات نمیدونست چی کار کنه و گفت: میخوای چی کار کنی کوک ( با حالت نگرانی)
کوک گفت: نترس بیب بهم اعتماد کن کاریت ندادم
ات تصمیم گرفت بره تو و وقتی رفت تو کوک سریع درو قفل کرد
ات: چی کار میکنی
کوک : نترس بیب
وقتی کوک اینو گفت ات رو چشبوند به دیوار و خودشو به ات چسبوند
کوکی میتونست ضربان قلب ات رو احساس کنه
کوک: ات بارم لبتو چه خوش رنگه
ات: م...م..ممنون
کوک.: میتونم تستش کنم؟
ات: رفتیم کلاس بهت بارم لبمو بهت میدم
کوک: نوچ اون نه
ات تعجب کرد و نمیدونست منظور کوک چیه
کوک : میخوام اونو روی لبات تست کنم
کوک حرفشو قتع کرد و صورتشو به ات نزدیک کرد طوری کل فاصلشون یه سانتیمتر بود و یهو محکم ...
مایل به پارت بعد؟
------------------------
ات نمیدونست چی کار کنه و گفت: میخوای چی کار کنی کوک ( با حالت نگرانی)
کوک گفت: نترس بیب بهم اعتماد کن کاریت ندادم
ات تصمیم گرفت بره تو و وقتی رفت تو کوک سریع درو قفل کرد
ات: چی کار میکنی
کوک : نترس بیب
وقتی کوک اینو گفت ات رو چشبوند به دیوار و خودشو به ات چسبوند
کوکی میتونست ضربان قلب ات رو احساس کنه
کوک: ات بارم لبتو چه خوش رنگه
ات: م...م..ممنون
کوک.: میتونم تستش کنم؟
ات: رفتیم کلاس بهت بارم لبمو بهت میدم
کوک: نوچ اون نه
ات تعجب کرد و نمیدونست منظور کوک چیه
کوک : میخوام اونو روی لبات تست کنم
کوک حرفشو قتع کرد و صورتشو به ات نزدیک کرد طوری کل فاصلشون یه سانتیمتر بود و یهو محکم ...
مایل به پارت بعد؟
- ۶.۳k
- ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط