پارت

پارت ۱۵۰ ☺
جاذبه ی چشمات 😍 ❤
از زبون بیتا ....
اومدم بیرون که جوووون چه جیگری شده این عشقم
وجدان :زشته دختر زشته خجالت بکش
وجی جون فعلا که نقاشی افتضاح شده بزارش واسه بعد
دیدم پرهامم مث من یه سویشرت مشکی قرمز و یه تیشرت قرمز و شلوار مشکی و یه کفش مشکی قرمز که ست هم بودیم
داشتم همینطور آنالیزش میکردم که دیدم داره منو نگاه میکنه زدم کوچه علی چپ کع نگاهم خورد به رها و رادین که بهله اونا هم ست هم بودن سفید مشکی
شیدا ا و شایان مشکی
شروین و شیوا هم فسفری مشکی
شاهین هم آبی
بیخیال اینا شدم دوباره نگامو برگردوندم سمت پرهام
اوففففففففففففففففففففففففففف خدا اخه یه پسر چقدر میتونه جذاب و جیگر باشه
اخه اون چشا تیله ای نازش 😍 😍 😍 😍
اخ اون موهای مشکی و حالت دارش کع جون میده بازی کردن باش
وجدان :خاک تو سر چشم چرون و پروت کنن از کی تاحالا اینقدر پرو شدی خبر نداشتم
از همون موقعه که خبر نداشتی وجی جون
پرهام :تموم شد
-هان ؟
پرهام :با نگاهات خوردی منو
که زدم به کوچه علی چپ :کی من کی نگات کردم اخه چرا الکی حرف میزنی تو
پرهام :تو راست میگی
-معلومه که راست میگم ج
اومدم بگم جیگر که جلو دهنمو گرفتم
ای بیتا خاک تو سرت کنن دو دیقه نمیتونی جلو اون لامصبتو بگیری خاک
پرهام :الووووو کجایی تو
با صداش از فکرام اومدم بیرون
-همینجا
متعجب نگام کرد و بعد کمی مکث :قصد تمرین نداری ؟
-نوچ
پرهام :باشه هر طور راحتی
-بریم دیگه
پرهام :کجا بسلامتی
-سر تمرین
پرهام :باشع بریم
رفتیم که .......
از زبون رها ............



چطوره ؟همه کامنت ☺
دیدگاه ها (۲۳)

#جاذبه ی چشمات پارت ۱۵۱ ❤ از زبون رها ........ست ورزشی که شی...

پارت ۱۵۴ جاذبه ی چشمات ❤ ❤ ❤ از زبون رادین ....اینطور بودنش ...

پارت ۱۴۹ ♡♡♡♡♡جاذبه ی چشمات ❤ ✌ از زبون بیتا ......داشتیم می...

پارت ۱۴۸ 🌈 جاذبه ی چشمات زبون پرهام .......پریسا :عه عشقمممم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط