قلب مغرور ۱۳
قلب_مغرور_۱۳
دیا. آها
ارس. خب حالا رل میزنی یا نه
دیا. باشه ولی الان رل میزنیم فقط خودمون و نیکا باید بدونه تا ۴ما دیگه که کسی نکه سریع رل زدن باشه
ارس. اوکی باش
دیا. خب بریم فیلم برداری
ارس. باشه
خیلی خوشحال بودم نمیدونستم چی بگم از یه طرف هم داشت هرسم میگرفت چون باید ۴ماه صبر میکردم
تو فکر بودم که رضا صدام کرد
رضا. آهای ارسلان بدو بیا اینجا
ارس. اومدم
دیانا=ارسلان اومد چندتا ویدیو گرفتیم و منم حسابی خسته شده بودم
ارس. دیا برسونمت
دیا. اره مرسی خیلی خستم دستت درد نکنه
ارس. خب برو سوار ماشین شو تا من وسایلو بیارم تا بریم
دیا. باش
دیانا=رفتم تو ماشین نشستم انقد خسته بودم زود خوابم برد
وسایلو آوردم تو ماشین رفتم نشستم دیدم دیانا خوابیده با خودم فک کردم ببرمش خونه خودم یانه
هیچی ولش کن میبرمش خونه خودم
رسیدیم خونه
ارس.دیانا دیانا پاشو رسیدیم
دیا.ا باشه من برم خدافظ
ارس.اینجا خونه منه امشب اینجایی
دیا.چی من مامان بابام نمیدونن
ارس.مشکلی نیس زنگ بزن بهشون بگو من امشب خونه نیکام
دیا.از دست تو ــــــــــــ باشه
دیانا=رفتیم خونه به ارسلان گفتم من برم بالا لباسامو عوض کنم
ارس.باشه منم زنگ میزنم غذا بیارن
دیانا رفت بالا منم زنگ زدم غذا بیارن بعد از نیم ساعت دیانا اومد پایین
ارس.بلاخره اومدی
دیا.ببخشیدا داشتم لباس عوض میکردم بعد زنگ زدم مامانمو بعد به داییم زنگ زدم
ارس.به داییت چرا
دیا چون امشب قرار بود با داییم برم پارک تا باهاش وسیله بخرم
ارس.آهان
دیا.غذا رو نیاوردن
ارس.چرا آوردن
دیا.خو بیار بخوریم گشنمونه
ارس.باشه
غذا رو اوردم خوردیم بعد از نیم ساعت دیانا گفت
دیا. من میخوام برم حموم بالا نمیای
ارس.باشه نمیام
دیا.آفرین
دیانا رفت حموم منم ضبط و روشن کردم صداشو بردم بالا و ظرف هارو شستم و خونه و تمیز کردم دوساعت بعد دیانا از حموم در اومد رفت لباساشو پوشید و اومد پایین منم فیلم گذاشتم که ببینیم تقریبا تا ساعت ۳:٠٠
بیدار بودیم
دیا.من خیلی خستم برم بخوابم
ارس.باش برو شب بخیر🌃
دیا.شب بخیر
دیا. آها
ارس. خب حالا رل میزنی یا نه
دیا. باشه ولی الان رل میزنیم فقط خودمون و نیکا باید بدونه تا ۴ما دیگه که کسی نکه سریع رل زدن باشه
ارس. اوکی باش
دیا. خب بریم فیلم برداری
ارس. باشه
خیلی خوشحال بودم نمیدونستم چی بگم از یه طرف هم داشت هرسم میگرفت چون باید ۴ماه صبر میکردم
تو فکر بودم که رضا صدام کرد
رضا. آهای ارسلان بدو بیا اینجا
ارس. اومدم
دیانا=ارسلان اومد چندتا ویدیو گرفتیم و منم حسابی خسته شده بودم
ارس. دیا برسونمت
دیا. اره مرسی خیلی خستم دستت درد نکنه
ارس. خب برو سوار ماشین شو تا من وسایلو بیارم تا بریم
دیا. باش
دیانا=رفتم تو ماشین نشستم انقد خسته بودم زود خوابم برد
وسایلو آوردم تو ماشین رفتم نشستم دیدم دیانا خوابیده با خودم فک کردم ببرمش خونه خودم یانه
هیچی ولش کن میبرمش خونه خودم
رسیدیم خونه
ارس.دیانا دیانا پاشو رسیدیم
دیا.ا باشه من برم خدافظ
ارس.اینجا خونه منه امشب اینجایی
دیا.چی من مامان بابام نمیدونن
ارس.مشکلی نیس زنگ بزن بهشون بگو من امشب خونه نیکام
دیا.از دست تو ــــــــــــ باشه
دیانا=رفتیم خونه به ارسلان گفتم من برم بالا لباسامو عوض کنم
ارس.باشه منم زنگ میزنم غذا بیارن
دیانا رفت بالا منم زنگ زدم غذا بیارن بعد از نیم ساعت دیانا اومد پایین
ارس.بلاخره اومدی
دیا.ببخشیدا داشتم لباس عوض میکردم بعد زنگ زدم مامانمو بعد به داییم زنگ زدم
ارس.به داییت چرا
دیا چون امشب قرار بود با داییم برم پارک تا باهاش وسیله بخرم
ارس.آهان
دیا.غذا رو نیاوردن
ارس.چرا آوردن
دیا.خو بیار بخوریم گشنمونه
ارس.باشه
غذا رو اوردم خوردیم بعد از نیم ساعت دیانا گفت
دیا. من میخوام برم حموم بالا نمیای
ارس.باشه نمیام
دیا.آفرین
دیانا رفت حموم منم ضبط و روشن کردم صداشو بردم بالا و ظرف هارو شستم و خونه و تمیز کردم دوساعت بعد دیانا از حموم در اومد رفت لباساشو پوشید و اومد پایین منم فیلم گذاشتم که ببینیم تقریبا تا ساعت ۳:٠٠
بیدار بودیم
دیا.من خیلی خستم برم بخوابم
ارس.باش برو شب بخیر🌃
دیا.شب بخیر
۳۴.۱k
۱۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.