عشق آغشته به خون
☬。) عشق آغشته به خون (。☬。)
(。☬。)پارت ۱۰۷ (。☬。)
مین جی : با میونشی تماس گرفتی
تهیونگ: نه
مین جی : چرت اون وقت .. به خواهرت زنگ بزن از وقتی عروسی کردیم ۱ هفته میگذره ولی تو بهش زنگ نزدی که چی بشه
کربات تموم بود تنها بوسه ای کم داشت .. مین جی رو نک انگشت هایش بلند شد سپس گونه تهیونگ را نرم بوسید بلافاصله با لبخند و لحن خبیثانه گفت : امشب بگیم بیان اینجا .. برای شام ؟
تهیونگ سری تکون داد سپس دستش را لابه لای موهای مین جی کشید و سر خم کرد با لبخند گفت : هرچی تو بگی ..
مین جی : شیطون ..
تعیونگ: خودتی
مین جی خندید سپس کربات تهیونگ را به جلو کشید و صورت اش را به صورت تهیونگ نزدیک کرد و تند گفت : رژلبم چطوره
تهیونگ نگاهی به لب های مین جی انداخت و در ذهنش فکر رمپ تند لب زد : خوبه ولی خیلی مشکی و تیره
مین جی ریز خندید.. تهیونگ تند پیشانی مین جی را بوسید سپس آروم گفت : بی بلا
مین جی : کی گفته من بی بلا خودتی ..
(。☬。)پارت ۱۰۷ (。☬。)
مین جی : با میونشی تماس گرفتی
تهیونگ: نه
مین جی : چرت اون وقت .. به خواهرت زنگ بزن از وقتی عروسی کردیم ۱ هفته میگذره ولی تو بهش زنگ نزدی که چی بشه
کربات تموم بود تنها بوسه ای کم داشت .. مین جی رو نک انگشت هایش بلند شد سپس گونه تهیونگ را نرم بوسید بلافاصله با لبخند و لحن خبیثانه گفت : امشب بگیم بیان اینجا .. برای شام ؟
تهیونگ سری تکون داد سپس دستش را لابه لای موهای مین جی کشید و سر خم کرد با لبخند گفت : هرچی تو بگی ..
مین جی : شیطون ..
تعیونگ: خودتی
مین جی خندید سپس کربات تهیونگ را به جلو کشید و صورت اش را به صورت تهیونگ نزدیک کرد و تند گفت : رژلبم چطوره
تهیونگ نگاهی به لب های مین جی انداخت و در ذهنش فکر رمپ تند لب زد : خوبه ولی خیلی مشکی و تیره
مین جی ریز خندید.. تهیونگ تند پیشانی مین جی را بوسید سپس آروم گفت : بی بلا
مین جی : کی گفته من بی بلا خودتی ..
- ۵.۱k
- ۰۹ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط