مین جی عمیق نگاهش کرد و آروم گفت تهیونگ از کس دوقطبی

مین جی عمیق نگاهش کرد و آروم گفت : تهیونگ ؟ از کس دوقطبی شدی .. لب های گرم تهیونگ روی گردن مین جی ایستاد .. شوکه شد ولی آروم سر بلند کرد و عمیق گفت : از وقتی مادرم رو از دست دادم .
مین جی بلافاصله پرسید : تو اون حالت هیچی یادت نمیاد .. هیچی ؟
تهیونگ دستش را روی موهای مین جی کشید .. مهربان و عمیق .. مین جی تند گفت : کنارم دراز میکشی؟
تهیونگ ذوق کرد و آروم در کنارش دراز کشید مین جی روی بازو برهنه تهیونگ سر گذاشت عمیق و آروم پر محبت .. سرازیر از تکون خوردن تیله های آبی مانند مین جی .. تعیونگ دست اش را روی پهلو مین جی کشید و آروم گفت : میشه بهم بگی تیم زخم رو بدنت چیه .. .؟
دیدگاه ها (۰)

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۷۱مین جی پلک زد و شرمنده خندید : را...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۷۲شد کوچه به کوچه جستجو عاشق اوشد ب...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۷۰در خسوف شادی های از دست رفتهایستا...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۶۹میون‌شی با بغض گفت : اونی هانگول ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط