مین جی عمیق نگاهش کرد و آروم گفت تهیونگ از کس دوقطبی
مین جی عمیق نگاهش کرد و آروم گفت : تهیونگ ؟ از کس دوقطبی شدی .. لب های گرم تهیونگ روی گردن مین جی ایستاد .. شوکه شد ولی آروم سر بلند کرد و عمیق گفت : از وقتی مادرم رو از دست دادم .
مین جی بلافاصله پرسید : تو اون حالت هیچی یادت نمیاد .. هیچی ؟
تهیونگ دستش را روی موهای مین جی کشید .. مهربان و عمیق .. مین جی تند گفت : کنارم دراز میکشی؟
تهیونگ ذوق کرد و آروم در کنارش دراز کشید مین جی روی بازو برهنه تهیونگ سر گذاشت عمیق و آروم پر محبت .. سرازیر از تکون خوردن تیله های آبی مانند مین جی .. تعیونگ دست اش را روی پهلو مین جی کشید و آروم گفت : میشه بهم بگی تیم زخم رو بدنت چیه .. .؟
مین جی بلافاصله پرسید : تو اون حالت هیچی یادت نمیاد .. هیچی ؟
تهیونگ دستش را روی موهای مین جی کشید .. مهربان و عمیق .. مین جی تند گفت : کنارم دراز میکشی؟
تهیونگ ذوق کرد و آروم در کنارش دراز کشید مین جی روی بازو برهنه تهیونگ سر گذاشت عمیق و آروم پر محبت .. سرازیر از تکون خوردن تیله های آبی مانند مین جی .. تعیونگ دست اش را روی پهلو مین جی کشید و آروم گفت : میشه بهم بگی تیم زخم رو بدنت چیه .. .؟
- ۵۴۵
- ۰۸ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط