فیکجونگکوک

#فیک_جونگ‌کوک
پارت 5


جونگ کوک : نه من نگاش نمیکنم

تهیونگ :قضیه چیه؟

جونگ کوک : راستش بهش علاقه مند شدم

تهیونگ : کاش شمارشو داشتیم

جونگ کوک : من دارم برا چی میخوای؟

تهیونگ :از کجا اوردیش؟
بده من گوشیتو

جونگ کوک :ازش خواستم بهم بده
بیا برا چی میخوای؟

تهیونگ : ( پی ام به سولان : سلام میتونی بیایی پشت صحنه؟ )

جونگ کوک ' چرا اینو گفتی؟؟

تهیونگ : برو بهش اعتراف کن پسر

جونگ کوک : باش مرسی

( پشت صحنه)

سولان : زودباش بگو باید بریم شک میکنن

جونگ کوک : خوب راستش چطوری؟

سولان : جان؟

جونگ کوک : منظورم اینه که چطوری یعنی خوبی؟

سولان : آره من خوبم
منو صدا زدی اینو بگی؟

جونگ کوک : آره ببخشید بریم؟

سولان : نه باهم نه من میرم توهم چند دیقه دیگه بیا

جونگ کوک :باشه

( بعد مراسم.)

جنی : سولان وقته خوابه کجایی؟

سولان : تو اتاقمم

جنی : شب بخیر قشنگم

سولان : شب بخیر جنی

پی ام از طرف جونگ کوک : میتونی بیایی بیرون؟ جلو خونه ام

پی ام سولان : اینجا چیکار میکنی؟ صبر کن میام

سولان : سلام اینجا چیکار میکنی؟

جونگ کوک :سوار شو

سولان : اما با لباس خواب اومدم

جونگ کوک : مهم نیست بیا

سولان : باشه ( سوار میشه.)
داری کجا میری؟

جونگ کوک : بجای قشنگ

( پرش زمانی.)

سولان : وای چقدر ستاره قشنگ
میشه پیاده بشم؟

جونگ کوک : میخوام یه چیزی بهت بگم سولان

سولان : بگو

جونگ کوک : دوست دارم

سولان : چی؟

جونگ کوک : توی مراسم هم اومدم بگم اما نتونستم
خیلی دوست دارم

سولان : راستش من قبل اینکه توی کافی شاپ ببینمت به بقیه اعضا گفتم روت کراش دارم

جونگ کوک : میدونستید ما تو کافی شاپیم و رفتید؟

سولان : من گفتم بریم چون نمیتونستم تو چشات نگاه کنم
دوست دارم جونگ کوک


ویو نویسنده

جونگ کوک کمربندش رو باز میکنه خم میشه و.......
( کمربند شروال نه اشتباه نگیرید کمر بند ایمنی ماشین 😂😂😁)

پلیز حمایت کنید 🥺