خطوط موازی

پارت ۱۳

از زبان سونیک

جون مادرت قبول کن
ندای درون سونیک:اگر قبول نکرد چی؟
من: تو یکی ببند
ندای درون: نه خدای این همه سال دنبال این جذاب لعنتی کشتی ..اگر قبول نکرد؟
من: الان چی گفتی؟
ندای درون: قبول نکرد
من: قبلش
ندای درون: جذاب لعنتی
من:این چه حرفی ...تو فکر کردی من ازش خوشم اومده
ندای دورن: بلی
من: نويسنده!
نویسنده: جانم؟
من: اینو ببرش
نویسنده: چشم
خوب از دست این راحت شدم ...ندای درونم از خودم کرم ریز تره و رو مخ تره
یه قیافه شدو نگاه می کنم ردی از ناراحتی توش هست ...
و این سفید برفکی...چرا عصبی ؟؟؟( نمی دونی چرا؟)

من: خب..‌‌.
شدو: قبوله
گلیلی لیییلی لللیی گلللی
اخجونی اخجون اخجون
من چقدر خوشبختم
روی زمین دراز کشیدم
فکر کنم دارم از خوشحالی سکته می کنم
قیافم تابلو نباشه
( همچنان قیافه سونیک:🤩🥳🥳)

از زبان سیلور

جانننننننننننننننننن!!!!!
قبول کرد
این پسره داداشمو نفرین کرده ؟
من: ولی شدو......
شدو: گفتم که قبوله من و کل خدمم به تو کمک میکنیم
بلوبری داشت از خوشحالی غش می‌کرد

از زبان شدو

یاه یاه یاه یاه

کمکش میکنم ...
اون الماس رو صاحب میشم....
واسلام ...
چه نقشه زیرکانه ای ....
سیلور داداش بدبخت من...هنگ کرد...
اشکال ندازه بعدا بهش توضیح میدم...
من: هی بلوبری
سونیک: با منی؟؟
من: چنتا بلوبری اینجا هست؟؟؟
سونیک: چیه ؟چی می خوای؟
من: اول افرادم رو آزاد کن
سونیک: حله

نه خیلی خنگه بهم اعتماد کرو...راحت میشه از سوءاستفاده کرد
( من جات بودم نمی کردم)

ادامه دارد....
.
.
.
شوخی کردم برو پایین تر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
از زبان ایمی

من: چرا شدو وسیلور برنگشتن؟😦
ناکلز: نگران نباش چیزشون نمی شه
اسکورج: ولی من هنوز دوست دارم بدونم کاپیتان شون دختره یا نه؟
ویسپر: اسکورج[ نگاه های تحدید امیز]
اسکورج: غلط کردم
من: آفرین
ناکلز: من یه راه فرار پیدا کردم
همه: چی هست؟
ناکلز : خودمون رو به مریضی میزنیم بعدش میان درو باز می کنن وبعد ما فرار میکنیم
قیافه ما:😑😐😶🥴
ناکلز: مگه چیه؟
من: هیچی ‌...
تیلز: ولی بدیم نیست
اسکورج: بیا تیلزم عقلش رو از دست داد
ویسپر : بگو چی کار کنیم

ار زبان تیلز

من: خوب ناکلز برو پشت در من نگهبان رو صدا می کنم بعد تو بیهوشی کن
ناکلز: کلش رو بخش زمین میکنم
من: نظرم عوض شد..ویسپر تو برو
ویسپر : اهوم
ایمی: نقشه خیلی ساده واحمقانه ای
اسکورج: شاید جواب داد


ادامه دارد....
.
.
.
.
.
.چی می خوای
.
.
.
.
.این بار جدا تموم شد
نظر بدید
حمایت ها هم کمه
اگر بد شده بگید
دیدگاه ها (۱)

چشم هایی شبیه زمرد

خطوط موازی

خطوط موازی

چشم هایی شبیه زمرد

خطوط موازی

رمان

ستارگان جادویی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط