...... your love.....
Part:4
قربون صدقه خودم رفتمو و رفتم پایین ک دیدم صدای در میاد
م.ت :ا/ت برو درو باز کن عزیزم
ا/ت:باشه مامان
رفتم درو باز کردم اینا کین؟ 🤨
ا/ت :س سلام خوش امدین
مهمونا سلام کردن امدن داخل باهم نشستیم روی مبلا
کریس:خب معرفی میکنم خواهرم مامانم داداشم پسر خواهرم و مادرم و پدرم
و اینا هم زنم و دخترش
م.ت:خوشبختم
ا/ت : خوشبختم
مهمونا:ما هم همینطور
ویو لینو:
ا/ت چقدر قشنگ شده چقدر س*کسی شده
وایییی ن لینو خودتو کنترل کن
روشو برگردون سمت پسر عمش ک ب ا/ت خیره شده بود
پسره کودن دلم میخواد جرش بدم عوضیه لاشی
با عصبانیت داشت ب دور برش نگاه میکرد
ویو ا/ت :
فکر کنم لینو حالش خب نیست
اون پسر چقدر نگام میکنه ایششششش شبیه وزقه
ک یهو لینو صدام زد
لینو:ا/ت
ا/ت: ب بله
لینو :ی لحظه بیا تو اتاق کارت دارم
مادرم نگاهی بهمون انداخت و اون پسر همونجوری بهم خیره بود یعنی لینو چیکارم داره
وارد اتاق شدم ک لینو منو کوبوند ب دیوار
ا/ت:ایییییییی چته لینو
لینو:برای چی با این لباس امدی ها؟ (با عصبانیت)
ا/ت:ب تو چه
لینو : مگه نمیبینی اون عوضی چطوری بهت نگاه میکنه (تو ذهنش لینو داری چیکار میکنی)
ویو لینو :یهو کنترلم رو از دست دادم و لبامو گذاشتم رو لباش
ا/ت:ولم کن
مشتی ب تنم زد ک ازش جدا شدم و گفتم:
لینو:ببخشید دست خودم نبود
و رفتم پایین
رو مبل نشستم داشتم ب این فکر میکردم ک چ گندی زدم
ویو ا/ت:
تو شک بودم دلم نمیخواست ازش جداشم چ حس خوبی میداد
ن ن ا/ت ب خودت بیا
تو اینه نگاهی ب خودم کردمو خودمو مرتب کردم
رفتم پایین ک لینو با چشمش اشاره کرد برم پیشش بشینم
رفتم پیشش نشستم ک دیدم اون پسره همونطوری داره نگام میکنه
نیم ساعت بعد
همه داشتن باهم حرف میزدن و تصمیم گرفتن برن پارک رو ب رو قدم بزنن
منو لینو و اون پسره تو خونه بودیم فقط
ک من دستشوییم گرفت و رفتم دستشویی دستام رو شستم میخواستم بیام بیرون ک
دیدم پسره امد داخل
پسره:بلاخره تنها شدیم بیب
ا/ت:برو گمشو بیرون
پسره :ن ن بیب راند هاتو بیشترو دردناک تر نکن
امدم داد بکشم ک لینو بیاد دستاشو گذاشت جلو دهنم
پسره:هیسسسس
و بعد لباشو گذاشت رو لبام گریم گرفت و حولش دادم اون طرفو داد زدم :
ا/ت:لینوووووووو
ویو لینو :
دیدم ا/ت داره صدام میکنه سری دوییدم پایین
دیدم صدا از دستشوییه
درو با لگد شکستمو..................
شرایط پارت بعد:30 تا لایک
تعداد پارت:14
نظرتو نمیگی؟ 😶🤗🥺
قربون صدقه خودم رفتمو و رفتم پایین ک دیدم صدای در میاد
م.ت :ا/ت برو درو باز کن عزیزم
ا/ت:باشه مامان
رفتم درو باز کردم اینا کین؟ 🤨
ا/ت :س سلام خوش امدین
مهمونا سلام کردن امدن داخل باهم نشستیم روی مبلا
کریس:خب معرفی میکنم خواهرم مامانم داداشم پسر خواهرم و مادرم و پدرم
و اینا هم زنم و دخترش
م.ت:خوشبختم
ا/ت : خوشبختم
مهمونا:ما هم همینطور
ویو لینو:
ا/ت چقدر قشنگ شده چقدر س*کسی شده
وایییی ن لینو خودتو کنترل کن
روشو برگردون سمت پسر عمش ک ب ا/ت خیره شده بود
پسره کودن دلم میخواد جرش بدم عوضیه لاشی
با عصبانیت داشت ب دور برش نگاه میکرد
ویو ا/ت :
فکر کنم لینو حالش خب نیست
اون پسر چقدر نگام میکنه ایششششش شبیه وزقه
ک یهو لینو صدام زد
لینو:ا/ت
ا/ت: ب بله
لینو :ی لحظه بیا تو اتاق کارت دارم
مادرم نگاهی بهمون انداخت و اون پسر همونجوری بهم خیره بود یعنی لینو چیکارم داره
وارد اتاق شدم ک لینو منو کوبوند ب دیوار
ا/ت:ایییییییی چته لینو
لینو:برای چی با این لباس امدی ها؟ (با عصبانیت)
ا/ت:ب تو چه
لینو : مگه نمیبینی اون عوضی چطوری بهت نگاه میکنه (تو ذهنش لینو داری چیکار میکنی)
ویو لینو :یهو کنترلم رو از دست دادم و لبامو گذاشتم رو لباش
ا/ت:ولم کن
مشتی ب تنم زد ک ازش جدا شدم و گفتم:
لینو:ببخشید دست خودم نبود
و رفتم پایین
رو مبل نشستم داشتم ب این فکر میکردم ک چ گندی زدم
ویو ا/ت:
تو شک بودم دلم نمیخواست ازش جداشم چ حس خوبی میداد
ن ن ا/ت ب خودت بیا
تو اینه نگاهی ب خودم کردمو خودمو مرتب کردم
رفتم پایین ک لینو با چشمش اشاره کرد برم پیشش بشینم
رفتم پیشش نشستم ک دیدم اون پسره همونطوری داره نگام میکنه
نیم ساعت بعد
همه داشتن باهم حرف میزدن و تصمیم گرفتن برن پارک رو ب رو قدم بزنن
منو لینو و اون پسره تو خونه بودیم فقط
ک من دستشوییم گرفت و رفتم دستشویی دستام رو شستم میخواستم بیام بیرون ک
دیدم پسره امد داخل
پسره:بلاخره تنها شدیم بیب
ا/ت:برو گمشو بیرون
پسره :ن ن بیب راند هاتو بیشترو دردناک تر نکن
امدم داد بکشم ک لینو بیاد دستاشو گذاشت جلو دهنم
پسره:هیسسسس
و بعد لباشو گذاشت رو لبام گریم گرفت و حولش دادم اون طرفو داد زدم :
ا/ت:لینوووووووو
ویو لینو :
دیدم ا/ت داره صدام میکنه سری دوییدم پایین
دیدم صدا از دستشوییه
درو با لگد شکستمو..................
شرایط پارت بعد:30 تا لایک
تعداد پارت:14
نظرتو نمیگی؟ 😶🤗🥺
- ۱۸.۹k
- ۰۳ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط