ماه و خورشید
پارت ۳۴
نارا : به نام مسیح کیم نارا ... کوک جی هیون ... جی سوهون ... هوانگ آجونگ ... اوک چان می ... پارک وون سونگ ...شی ریجین دو میا اون دوتا ی آخری گاون گاووووو
ته : زر نزن رسیدیم
از ماشین پیاده شدیم که نگاه همه ی دوستای نارا روی منو کوک افتاد
چان می : نارا تخم سگ تولدت مبارک
نارا : خب اوکی چان می و جی سوهون دوستای صمیمی بنده هستن
ریجین : عزیزم نارا این آقایون جذاب رو به ما معرفی نمیکنی
نارا : به نام خدا چشماتو درویش کنید این همون برادر منه که ۵ سال پیش دیدینش
ته : عا سلام من کیم تهیونگ هستم
نارا : تشخیص دهنده ی وایب بیا
آجونگ : وایب از این دوست پسر خفنا رو میدی که وقتی اعصابش خورده سر لب کسی که باهاش تو رابطس خالی میکنه
میا : میشه من باهات ر....
ته : خیر بنده تو رابطه هستم
نارا : اینم جئون جونگکوکه الگوی بنده
وون سونگ : عرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر جئونه
میا : خب اونو ول کن
ته : اون گوه خورو ببند علاقه ای به ول کردنش ندارم من واقعا دوسش دارم
کوکو بغل کردم
آجونگ : این وایب این خرگوش کوچولو هارو میده که از همه جا بی خبرن
سوهون : یه سوال چرا اینو بغل کردی
نارا : آهان اقای دوست پسر خفن با خرگوش جان تو رابطه هستن
کوک : آآآآآآآآ سلام من کسیم که این نمیدونم کی کی میخواست جاش باشه
ریجین : شما دوتا بیگ بوی جذاب مطمئن باشد امشب اون خرگوشه و اون یکی با ما میان خونه
ته و کوک : زارت ما با شما خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
جی هیون وو کوک : من میخوام بخوابمممممممممممممممممممممم
که چشم تو چشم شدن منم برای اینکه حواس کوکو پرت کنم رفتم جلوش و بوسه ی ریزی رو لباش گذاشتم
کوک : هان من کیم ؟ اینجا کجاست ؟
جی هیون : نکنه توهم برادر بزرگ مین آسامی رو میشناسی
کوک : 🙄 نه نمیشناسم
نارا : عه فامیلامونم اومدن
آسامی : عروس گل خانواده جی هیون
یونگی : آسامی انقدر ورور نکن ما هنوز ۲ ماهه باهم آشنا شدیم
شوهر آسامی : میگفتی این دوتا رو دعوت کردی " منظور میا و ریجین "
نارا : نه من اینا رو دعوت نکردم برید گمشید
رفتن
ته : خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
هانا : اوپا توهم هستی
ته : با گل سر سبدم
کوک : سلام دیداری دوباره
جیمین : آ سلام آقای جئون
جیا : سلام خوب هستین پدرو مادرم سلام رسوندن بهتون
کوک : سلام منم بهشون برسونین
وون سونگ! شما ها باهم دشمن نبودین
هوسوک : تصمیم گرفتیم باهم خوب رفتار کنیم
جی هیون : فشار بخور الان به جای تو من اینا رو دارم
کوک : چرا باید فشار بخورم من یکی بهترشو دارم
چان می : خبر خوب برای همه منو سوهون به زودی ازدواج میکنیم
سوهون : آره و بریم تو من یخ کردم
رفتیم تو و نارا آهنگو انتخاب کرد
نارا : خب همه چی آزاده یعنی هرچی سفارش میدین نباید پول بدن
هانا :....
🌑🌕
نارا : به نام مسیح کیم نارا ... کوک جی هیون ... جی سوهون ... هوانگ آجونگ ... اوک چان می ... پارک وون سونگ ...شی ریجین دو میا اون دوتا ی آخری گاون گاووووو
ته : زر نزن رسیدیم
از ماشین پیاده شدیم که نگاه همه ی دوستای نارا روی منو کوک افتاد
چان می : نارا تخم سگ تولدت مبارک
نارا : خب اوکی چان می و جی سوهون دوستای صمیمی بنده هستن
ریجین : عزیزم نارا این آقایون جذاب رو به ما معرفی نمیکنی
نارا : به نام خدا چشماتو درویش کنید این همون برادر منه که ۵ سال پیش دیدینش
ته : عا سلام من کیم تهیونگ هستم
نارا : تشخیص دهنده ی وایب بیا
آجونگ : وایب از این دوست پسر خفنا رو میدی که وقتی اعصابش خورده سر لب کسی که باهاش تو رابطس خالی میکنه
میا : میشه من باهات ر....
ته : خیر بنده تو رابطه هستم
نارا : اینم جئون جونگکوکه الگوی بنده
وون سونگ : عرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر جئونه
میا : خب اونو ول کن
ته : اون گوه خورو ببند علاقه ای به ول کردنش ندارم من واقعا دوسش دارم
کوکو بغل کردم
آجونگ : این وایب این خرگوش کوچولو هارو میده که از همه جا بی خبرن
سوهون : یه سوال چرا اینو بغل کردی
نارا : آهان اقای دوست پسر خفن با خرگوش جان تو رابطه هستن
کوک : آآآآآآآآ سلام من کسیم که این نمیدونم کی کی میخواست جاش باشه
ریجین : شما دوتا بیگ بوی جذاب مطمئن باشد امشب اون خرگوشه و اون یکی با ما میان خونه
ته و کوک : زارت ما با شما خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
جی هیون وو کوک : من میخوام بخوابمممممممممممممممممممممم
که چشم تو چشم شدن منم برای اینکه حواس کوکو پرت کنم رفتم جلوش و بوسه ی ریزی رو لباش گذاشتم
کوک : هان من کیم ؟ اینجا کجاست ؟
جی هیون : نکنه توهم برادر بزرگ مین آسامی رو میشناسی
کوک : 🙄 نه نمیشناسم
نارا : عه فامیلامونم اومدن
آسامی : عروس گل خانواده جی هیون
یونگی : آسامی انقدر ورور نکن ما هنوز ۲ ماهه باهم آشنا شدیم
شوهر آسامی : میگفتی این دوتا رو دعوت کردی " منظور میا و ریجین "
نارا : نه من اینا رو دعوت نکردم برید گمشید
رفتن
ته : خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
هانا : اوپا توهم هستی
ته : با گل سر سبدم
کوک : سلام دیداری دوباره
جیمین : آ سلام آقای جئون
جیا : سلام خوب هستین پدرو مادرم سلام رسوندن بهتون
کوک : سلام منم بهشون برسونین
وون سونگ! شما ها باهم دشمن نبودین
هوسوک : تصمیم گرفتیم باهم خوب رفتار کنیم
جی هیون : فشار بخور الان به جای تو من اینا رو دارم
کوک : چرا باید فشار بخورم من یکی بهترشو دارم
چان می : خبر خوب برای همه منو سوهون به زودی ازدواج میکنیم
سوهون : آره و بریم تو من یخ کردم
رفتیم تو و نارا آهنگو انتخاب کرد
نارا : خب همه چی آزاده یعنی هرچی سفارش میدین نباید پول بدن
هانا :....
🌑🌕
۶.۷k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.