تک پارتی درخواستی جیمین وقتی باهم دعواتون شد و جیمین سیلی
تک پارتی درخواستی جیمین وقتی باهم دعواتون شد و جیمین سیلی میزنه بهت و جاش رو صورتت می مونه(عضو هشتم)
پارت ۱
ات ویو:امروز جلو اعضا با جیمین دعوام شد سر اینکه چون من لباسم با.ز بود و پک آپ دنسر (کسی که همراه با گروه پشت سرشون میرقصه) بهم نگاه کرد (دعوای جیمین وات)
جیمین:چرا اون لباس رو پوشیدی؟(جدی وعصبی)
ات:چون استایلیست بهم داده بود و پی دی نیم هم گفته بود بپوشم منم دوست نداشتم اون لباس رو بپوشم(عصبی)
جیمین:تو خیلی احمقی
ات:آره چون دقیقا مثل توام
(یهو جیمین سیلی میزنه تو صورت ات و ات هم میره اتاق خودش و در رو قفل میکنه)
نامجون:جیمین کارت خیلی بد بود
جین:اصلا ازت انتظار چنین رفتاری رو نداشتم
شوگا:خیلی زیاده روی کردی
جی هوپ:مگه تقصیر ات بود که اینجوری کردی
تهیونگ:حالا دعوا اشکال نداره چرا سیلی بهش زدی؟
کوک:سر از کارت در نمی آرم که چرا اینجوری میکنی؟
همه ی اعضا با هم:میری ازش معذرت خواهی میکنی و میاریش پایین
جیمین:بعدا میرم
نامجون:نخیرم آقا همین الان میری از دلش درمی آری و میاریش پایین
جیمین:خیله خب باشه
(جیمین میره طبقه بالا و درو می زنه اما صدایی نمی شنوه)
جیمین:ات اونجایی؟
ات:برو میخوام تنها باشم
جیمین:ات درو لطفا باز کن
ات:چیه؟ باز چیکارم داری؟
جیمین:ات درو باز میکنی یا خودم بازش کنم
ات:خیله خب اگه می تونی خودت باز کن
(جیمین میره طبقه ی پایین و کلید یدک رو بر میداره میره درو باز میکنه)
جیمین:دیدی اومدم؟
ات:......
جیمین:ات واقعا متاسفم من خیلی عصبانی شدم منو ببخش
ات:تو قبلا سر همچین موضوع هایی سرم داد نمی زدی
جیمین:من واقعا متاسفم
ات:هه یه سئوال چرا تو جدیدا روم حساس شدی؟
جیمین:شاید چون عاش.قت شده باشم
ات:چی؟(سرشو از زیر پتو میاره بیرون)تو منو دوست داری؟
جیمین:آره(یهو جای دستشو رو صورت ات میبینه و میگه)
جیمین:ای وای خاک به سرم(گل بر سرت) این جای دست منه ات منو ببخش(با بغض)
ات:هی جیمین بغض نکن میبخشمت
جیمین:واقعا؟
ات:آره
(یهو جیمین میاد و لپ ات رو گ.ا.ز میگیره)
ات:آی لپم گاز بگیری کنده میشه(کیوت)
جیمین:اِ راست میگی؟ ولی تو برای منی
ات:تو واقعا عاش.قمی یا برای اینکه باهات آشتی کنم اینو گفتی؟
جیمین:واقعا فکر کردی عاشقت نیستم پس بزار یه جور دیگه نشونت بدم و ات رو می. بو.سه
جیمین:حالا باورت شد؟
ات:آ..ااره(با خجالت)
جیمین:دیگه هم از من خجالت نمی کشی فهمیدی موچی خوشگلم؟
نامجون یهو میگه به به چشمم روشن چه کار ها که نمیکنید
(ات عین گوجه شده)
جیمین:چیزه.....
اعضا با هم:خودمون فهمیدیم شما همو دوست دارین حالا کی عروسیتون دعوتیم؟
ات و جیمین با تعجب ازشون میپرسن شما از کجا فهمیدین؟
کوک:پشت در ایستاده بودیم
شوگا یهو جای دست جیمین رو روی صورت ات میبینه و میگه........
پارت ۱
ات ویو:امروز جلو اعضا با جیمین دعوام شد سر اینکه چون من لباسم با.ز بود و پک آپ دنسر (کسی که همراه با گروه پشت سرشون میرقصه) بهم نگاه کرد (دعوای جیمین وات)
جیمین:چرا اون لباس رو پوشیدی؟(جدی وعصبی)
ات:چون استایلیست بهم داده بود و پی دی نیم هم گفته بود بپوشم منم دوست نداشتم اون لباس رو بپوشم(عصبی)
جیمین:تو خیلی احمقی
ات:آره چون دقیقا مثل توام
(یهو جیمین سیلی میزنه تو صورت ات و ات هم میره اتاق خودش و در رو قفل میکنه)
نامجون:جیمین کارت خیلی بد بود
جین:اصلا ازت انتظار چنین رفتاری رو نداشتم
شوگا:خیلی زیاده روی کردی
جی هوپ:مگه تقصیر ات بود که اینجوری کردی
تهیونگ:حالا دعوا اشکال نداره چرا سیلی بهش زدی؟
کوک:سر از کارت در نمی آرم که چرا اینجوری میکنی؟
همه ی اعضا با هم:میری ازش معذرت خواهی میکنی و میاریش پایین
جیمین:بعدا میرم
نامجون:نخیرم آقا همین الان میری از دلش درمی آری و میاریش پایین
جیمین:خیله خب باشه
(جیمین میره طبقه بالا و درو می زنه اما صدایی نمی شنوه)
جیمین:ات اونجایی؟
ات:برو میخوام تنها باشم
جیمین:ات درو لطفا باز کن
ات:چیه؟ باز چیکارم داری؟
جیمین:ات درو باز میکنی یا خودم بازش کنم
ات:خیله خب اگه می تونی خودت باز کن
(جیمین میره طبقه ی پایین و کلید یدک رو بر میداره میره درو باز میکنه)
جیمین:دیدی اومدم؟
ات:......
جیمین:ات واقعا متاسفم من خیلی عصبانی شدم منو ببخش
ات:تو قبلا سر همچین موضوع هایی سرم داد نمی زدی
جیمین:من واقعا متاسفم
ات:هه یه سئوال چرا تو جدیدا روم حساس شدی؟
جیمین:شاید چون عاش.قت شده باشم
ات:چی؟(سرشو از زیر پتو میاره بیرون)تو منو دوست داری؟
جیمین:آره(یهو جای دستشو رو صورت ات میبینه و میگه)
جیمین:ای وای خاک به سرم(گل بر سرت) این جای دست منه ات منو ببخش(با بغض)
ات:هی جیمین بغض نکن میبخشمت
جیمین:واقعا؟
ات:آره
(یهو جیمین میاد و لپ ات رو گ.ا.ز میگیره)
ات:آی لپم گاز بگیری کنده میشه(کیوت)
جیمین:اِ راست میگی؟ ولی تو برای منی
ات:تو واقعا عاش.قمی یا برای اینکه باهات آشتی کنم اینو گفتی؟
جیمین:واقعا فکر کردی عاشقت نیستم پس بزار یه جور دیگه نشونت بدم و ات رو می. بو.سه
جیمین:حالا باورت شد؟
ات:آ..ااره(با خجالت)
جیمین:دیگه هم از من خجالت نمی کشی فهمیدی موچی خوشگلم؟
نامجون یهو میگه به به چشمم روشن چه کار ها که نمیکنید
(ات عین گوجه شده)
جیمین:چیزه.....
اعضا با هم:خودمون فهمیدیم شما همو دوست دارین حالا کی عروسیتون دعوتیم؟
ات و جیمین با تعجب ازشون میپرسن شما از کجا فهمیدین؟
کوک:پشت در ایستاده بودیم
شوگا یهو جای دست جیمین رو روی صورت ات میبینه و میگه........
۱۵.۱k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.