خرداد عزیز

خردادِ عزیز !
خوش آمدی ...
با این که می دانم در کوله ات ، چیزی جز خاطره ی امتحانات و بویِ تندِ بیقراری نداری ...
با این که می دانم ، هرگز شبیهِ اردیبهشت ، صورتی و دلبرانه نخواهی بود ،
با این که با هوایت غریبه ام ...
ولی من آن قدر در خیالم ، حال و هوایِ نابِ اردیبهشت را کِش می دهم ؛
تا حواسم از تو و تکرارِ روزهایت پرت شود ...
مشکل از تو نیست ...
ما از هوایِ تکراریِ این روزها خسته ایم ...
دنبالِ معجزه می گردیم ،
و تو اصلا شبیهِ معجزه نیستی ...
در نگاهِ من ؛
تو با تابستان ،
هیچ فرقی نداری ...
لطفا میانِ صفحاتِ معمولی ات ؛
دو سه خط ، بارانِ غیرِ معمولی مهمانمان کن ...
شاید از حضورت کمی ذوق کردیم ...
دیدگاه ها (۲)

از بوسه به لب های تو کامم عسلی شدتک بیتی چشمان قشنگت غزلی شد...

قانون آدم هاست!تا زمانی که هستیآسوده اند ازبودنتگاهی تنهایت ...

گاه دلـــــــم میگیرد ازصداقتـــــم که نمیدونم لایق کیست...گ...

رمضان جان می دهد برای عاشقی!فکرش را بکن؛با همان لب هایی که ذ...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط