منم و عطر تو که پخش شده توی تنم

منم و عطر تو که پخش شده توی تنم
بی تو دلتنگ‌ترین حادثه‌ی قصه منم...

#فاطمه_اختصاری
دیدگاه ها (۱)

نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتماذان گفتند و من کاری ن...

و این بودتمام حکایت ماتو باران بودیو من مردی کهچتر به همراه ...

باران که می‌‌زنَد،شهر عجیب‌تر، نبودنت را، بر سرَم میکوبد.......

کاشکیآخر این سوزبهاری باشد...#سیدمهدی_موسوی

بو میکشم عطر تو رو مونده هنوز روی تنم جدا نمیشه از تنممیدونه...

۰۰۰۰۰۰۰۰۰.............. ....😐تو اگه قصه بخای دل پرغصه بخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط