فیک جیهوپ

فیک جیهوپ
پارت دوازده
'---------------------------------------------
"جیهوپ"
چشامو با احساس گرما باز کردم .
مکس و دیدم که نشسته بالا سرم
&ارباب بهوش اومدین خوبین؟؟
+آره آره خوبم مکس نگران نباش .
&ببخشین ارباب همه ی اینا تقصیر منه عذر میخوام
+چرا عذر خواهی میکنی تو که کار اشتباهی انجام ندادی ... حتی خودمم جا خوردم مکس ناراحت نباش
همین که ات سالمه.....وایسا ات کو حالش خوبه اتفاقی براش نیوفتاده ؟؟
&ممنونم ارباب نگران نباشین خانم حالشون خوبه :)
+خوبه مکس بگرد دنبال جونگ سوک
&بله ارباب شین جه رو فرستادم بگرده دنبالش خودمم حواسم هست
داشتم با مکس حرف میزدم که در باز شد و ات اومد تو سریع اومد طرفم .
♤هوپی خوبی جاییت درد نمیکنه..
نذاشتم بیشتر خودشو نگران کنه گفتم :
+آره خوبم تو چطوری اون عوضی که اذیتت نکرد
♤نه
&ارباب من بیرونم کاری داشتین صدام کنید
+باشه
مکس رفت بیرون.
دلم میخواست ات رو بغل کنم گفتم :
+ات بیا بغلم
اومد بغلم سرشو ناز کردمو بوسیدم
+ات اگه بلایی سرت میومد من چیکار میکردم آخه
♤هیچی میرفتی یه زن دیگه میگرفتی
از جواب که داد خندم گرفت .
+ات 😑
♤حالا اینارو بیخیال فردا میریم اسب سواری
+با این وضع من آره حتما
♤عع هوپی تو قول دادی
+حالا باشه بابا خوابم میاد میزاری بخوابم
♤باشی بخواب
چشامو بستم که ات لبامو بوسید بعد اومد تو بغلم خوابید لبخند زدمو بغلش کردم .