ادامه پارت ۱۳
ادامه پارت ۱۳
نصف شب کوک اینقدر خوش میگذره بهش ا.تو فراموش میکنه
میره خونه بچه ها رو می خوابونه میره تو اتاقش ولی درش قفل بود هر چی زور میزنه در باز نمیشه یاد ا.ت میوفته و با داد میگه ا.تتتتتتتتتتت درو میشکونه ا.ت غرققققق خون شده بود از گونش تا کل صورتشو پاشو همه جاش با دو میره سمت هر چی صداش میزنه بیدار نمیشه میبرش بیمارستان
دکترا سریع میبرنش اتاق عمل....
نصف شب کوک اینقدر خوش میگذره بهش ا.تو فراموش میکنه
میره خونه بچه ها رو می خوابونه میره تو اتاقش ولی درش قفل بود هر چی زور میزنه در باز نمیشه یاد ا.ت میوفته و با داد میگه ا.تتتتتتتتتتت درو میشکونه ا.ت غرققققق خون شده بود از گونش تا کل صورتشو پاشو همه جاش با دو میره سمت هر چی صداش میزنه بیدار نمیشه میبرش بیمارستان
دکترا سریع میبرنش اتاق عمل....
۶.۴k
۰۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.