پارت دهم
زمان حال...
# م.منو ببخش
+ چرا باید همچین کاری کنم
# من من اشتباه کردم
+ میدونی هنوز اثرات اون دارو هایی که بهم تزریق کردی هست
# من من نمیدونم چطوری اونا رو از بین ببرم ، به زن و بچم رحم کن
+ هه میبینم زنم گرفتی دوسش داری؟
# خ.خیلییی
+ مامانم چی راستش رو بگوو(داد)
# م.مامانت برای من اسباب بازی بود من من نمی خواستم بچه دار شم (بغض)
یونگی ویو
مامان ا.ت برامون داستان زندگیش رو گفت وقتی اون حرف هارو شنیدم دلم خیلی برای ا.ت سوخت
، گفت یکم بگذره اروم میشه دقیقا این اتفاق داشت میفتاد که پدرش رو حرف رو زد
# م.مامانت برای من اسباب بازی بود من من نمی خواستم بچه دار شم (بغض)
ا.ت واقعا ترسناک شده بود
ا.ت ویو
+ هه تو تو واقعا یه حروم زاده ای
بعد به سمتش حمله ور شد و گلوش رو گرفت
& نه نه این کارو نکن خواهش میکنم
+ میبینی باهات چیکار کرده اما هنوز ازش دفاع میکنییی(داد)
& لطفا ا.ت خواهش میکنم(گریه)
+ لعنتیییی
پرتش کردم اونور
+ سریع فقط سریع از جلو چشمام گم شو تا نظرم عوض نشده
سوجون ویو
سریع در رفتم هه اون هنوز به دوران هایدش نرسیده ( تو دوران هاید قدرتش کامل تر میشه و ضعیف میشه تو اون دوران تا یه هفته)
مطمئنم هفته دیگه میرسه من دست از سرت بر نمی دارم
یونگی ویو
ا.ت اروم شده بود
_ حالت خوبه
+ اره
_ نباید باهاش اونکارو میکردی
+ خستم شب بخیر در ضمن عکس هایی که دیدی داخل کامپیوتر هست اوناهاش همش فتوشاپه
_ چ.چی
/ بو ببین
_ راست میگه همش رو باباش فتوشاپ کرده
/ یونگی یا از دلش در میاری یا دیگه هیچ خواهری نداری
_ هوفف
رفتم اتاق دیدم رو کاناپه خوابیده
_ پاشو برو رو تخت
+ جام خوبه
_ لجبازی نکن
+ ایش
ا.ت ویو
رفتم رو تخت
به خاطر اینکه دیر گذاشتم دو پارت براتون میزارم ❤️❤️
# م.منو ببخش
+ چرا باید همچین کاری کنم
# من من اشتباه کردم
+ میدونی هنوز اثرات اون دارو هایی که بهم تزریق کردی هست
# من من نمیدونم چطوری اونا رو از بین ببرم ، به زن و بچم رحم کن
+ هه میبینم زنم گرفتی دوسش داری؟
# خ.خیلییی
+ مامانم چی راستش رو بگوو(داد)
# م.مامانت برای من اسباب بازی بود من من نمی خواستم بچه دار شم (بغض)
یونگی ویو
مامان ا.ت برامون داستان زندگیش رو گفت وقتی اون حرف هارو شنیدم دلم خیلی برای ا.ت سوخت
، گفت یکم بگذره اروم میشه دقیقا این اتفاق داشت میفتاد که پدرش رو حرف رو زد
# م.مامانت برای من اسباب بازی بود من من نمی خواستم بچه دار شم (بغض)
ا.ت واقعا ترسناک شده بود
ا.ت ویو
+ هه تو تو واقعا یه حروم زاده ای
بعد به سمتش حمله ور شد و گلوش رو گرفت
& نه نه این کارو نکن خواهش میکنم
+ میبینی باهات چیکار کرده اما هنوز ازش دفاع میکنییی(داد)
& لطفا ا.ت خواهش میکنم(گریه)
+ لعنتیییی
پرتش کردم اونور
+ سریع فقط سریع از جلو چشمام گم شو تا نظرم عوض نشده
سوجون ویو
سریع در رفتم هه اون هنوز به دوران هایدش نرسیده ( تو دوران هاید قدرتش کامل تر میشه و ضعیف میشه تو اون دوران تا یه هفته)
مطمئنم هفته دیگه میرسه من دست از سرت بر نمی دارم
یونگی ویو
ا.ت اروم شده بود
_ حالت خوبه
+ اره
_ نباید باهاش اونکارو میکردی
+ خستم شب بخیر در ضمن عکس هایی که دیدی داخل کامپیوتر هست اوناهاش همش فتوشاپه
_ چ.چی
/ بو ببین
_ راست میگه همش رو باباش فتوشاپ کرده
/ یونگی یا از دلش در میاری یا دیگه هیچ خواهری نداری
_ هوفف
رفتم اتاق دیدم رو کاناپه خوابیده
_ پاشو برو رو تخت
+ جام خوبه
_ لجبازی نکن
+ ایش
ا.ت ویو
رفتم رو تخت
به خاطر اینکه دیر گذاشتم دو پارت براتون میزارم ❤️❤️
۳.۶k
۲۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.