اسم فرشته کوچولو من
اسم فرشته کوچولو من
پارت ۲
[ویو جونگ کوک]
@ ارباب اون رستوران که از مون پول قرض گرفته پول نمی ده
جونگ کوک: مگه مسخرشم....بحث ۱۰۰ میلیون دلار وون اهمق ها ( عربده)
با لرزش صدا جواب داد
@ اما ارباب.... تحدید کردیم ولی گفت پلیس خبر می کنم
خنده های ترسناکی سر دادم
جونگ کوک: که جئون جونگ کوک بزرگ ترین مافیا آسیا به پلیس لو می ده
حاضر شید خودم می رم رستوران
@ چ..چش.م ( لرزش صدا)
سریع حاضر شدم
یک استایل دارک زدم و مثل همیشه عطر تلخم زدم
به سمت اون رستوران حرکت کردم حدود ۳۰ مین بعد رسیدم
از ماشین پیاده شدم ، به رستوران بزرگ روبه روم نگاهی کردم
جونگ کوک: هه عوضی با وجود همچین رستورانی پول من نمی ده ( نیشخند ترسناک)
داشتم وارد رستوران می شدم که یک دختر با موهای پریشون و با سرعت نور دوید خورد بهم
و بدون که نگاه کنه عذرخواهی کرد رفت
مردم ادب ندارن که....
وارد رستوران شدم
پشت یکی از میز ها نشستم..
منتظر موندم اون عوضی خودش نشون بده
چون صبح بود فقط کارکنان داخل رستوران بودن
جونگ کوک: این رستوران صاحب نداره ( عربده)
اسلحه از کتم در آوردم و تیر هوایی زدم که ....
تمام کارکنان به گوشه ای از رستوران پناه بردن
حدود ۴۰ مین گذشت ولی اون مرتیکه تن لش خودش نشون نداد
یهو در رستوران با شتاب باز شد و دختری که نفس نفس می زد وارد شد
اصلاً حواسش به جو نبود سرش بالا آورد و به اطراف نگاه کرد
[ویو هارین]
سریع به پدر بزرگم سر زدم برگشتم ولی یهو وقتی وارد شدم
چند تا مرد سیاه پوش دیدم که اسلحه به دست بودن
یکی که انگار ریسشون بود خیلی لش نشسته بود
و با نگاهی داشت می خوردم نگاهم می کرد
پارت ۲
[ویو جونگ کوک]
@ ارباب اون رستوران که از مون پول قرض گرفته پول نمی ده
جونگ کوک: مگه مسخرشم....بحث ۱۰۰ میلیون دلار وون اهمق ها ( عربده)
با لرزش صدا جواب داد
@ اما ارباب.... تحدید کردیم ولی گفت پلیس خبر می کنم
خنده های ترسناکی سر دادم
جونگ کوک: که جئون جونگ کوک بزرگ ترین مافیا آسیا به پلیس لو می ده
حاضر شید خودم می رم رستوران
@ چ..چش.م ( لرزش صدا)
سریع حاضر شدم
یک استایل دارک زدم و مثل همیشه عطر تلخم زدم
به سمت اون رستوران حرکت کردم حدود ۳۰ مین بعد رسیدم
از ماشین پیاده شدم ، به رستوران بزرگ روبه روم نگاهی کردم
جونگ کوک: هه عوضی با وجود همچین رستورانی پول من نمی ده ( نیشخند ترسناک)
داشتم وارد رستوران می شدم که یک دختر با موهای پریشون و با سرعت نور دوید خورد بهم
و بدون که نگاه کنه عذرخواهی کرد رفت
مردم ادب ندارن که....
وارد رستوران شدم
پشت یکی از میز ها نشستم..
منتظر موندم اون عوضی خودش نشون بده
چون صبح بود فقط کارکنان داخل رستوران بودن
جونگ کوک: این رستوران صاحب نداره ( عربده)
اسلحه از کتم در آوردم و تیر هوایی زدم که ....
تمام کارکنان به گوشه ای از رستوران پناه بردن
حدود ۴۰ مین گذشت ولی اون مرتیکه تن لش خودش نشون نداد
یهو در رستوران با شتاب باز شد و دختری که نفس نفس می زد وارد شد
اصلاً حواسش به جو نبود سرش بالا آورد و به اطراف نگاه کرد
[ویو هارین]
سریع به پدر بزرگم سر زدم برگشتم ولی یهو وقتی وارد شدم
چند تا مرد سیاه پوش دیدم که اسلحه به دست بودن
یکی که انگار ریسشون بود خیلی لش نشسته بود
و با نگاهی داشت می خوردم نگاهم می کرد
- ۱۴.۳k
- ۱۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط