پارت۲۹:

پارت۲۹:
ویو نامی:
رفتم خونه در رو واز کردن بچه ها نمی‌دونن چه کسی پیش من زندگی می‌کنه. وگرنه منو می‌کشن.
نامی: خونه ای؟
؟؟: ارع چی شده؟
نامی: به یه مهمونی دعوت شدیم عروسی نیلیکا و کای ولی مثل اینکه مجبوره.
؟؟: برای کی هست؟
نامی: پس فردا.
؟؟: اوکی میخوایید برید؟
نامی: خب ارع شاید تونستیم نیلیکا رو نجات بدیم.
؟؟: اوکی منم میام .
نامی: باش.
؟؟ : ولی یه نقشه دارم....
ویو بقیه:
جین: این چرا خبر نمیده؟
جیمین: نمیدونم.
یهو صدای انفجار اومد.
جین: از تو آشپزخونه بود؟
جیهوپ با یه سر و وعض ترکیده اومد بیرون .
جین: چه قلطی کردی؟
هوپی: خواستم غذا درست کنم قابلمه ترکید.
جین: چیییییی میکشمت.
جیمین: توصیه میکنم فرار کنی.
ته: فقط بدو.
شوگا: برو تو اتاق من درم قفل کن تا ۵ روز بیرون نیا.
سومی: امیدوارم زنده بمونی.
جین افتاد دنبال هوپی کل خونه رو قشنگ متر کردن.
یهو تلفن ته زنگ خورد.
ته: ساکت نامی.
جواب داد .
نامی: سلام ببین پس فردا میریم من یه مهمون هم میارم.
ته: اوکی مهمون دختره😈
نامی: زهر انار .
بعد قطع کرد به بچها گفت پس همشون رفتن دنبال کارای عروسی