مرگ بی پایان پارت ۲۱
ا. ت ویو
رفتم رو صحنه و خیلی تو دلم خوشحال بودم که میخوام یونارو به گا بدم رفتم روی صحنه
ا. ت: اول از همه خیلی ممنونم بابت رفتار گرم همتون واینکه میخوام یچیزی بگم
از زبان راوی
ا. ت برگه ی DNA رو از تو کیفش در اورد ونشون همه داد
ا. ت: این برگه ای که میبینید برگه ی DNA هست این مال بچه ی یوناست که این برگه معلوم میکنه این بچه یعنی هیونجین بچه ی جونگکوک نیست
از زبان راوی
ا. ت خوشحال از کار خود میاد از روی صحنه پایین و میره در گوش جونگکوک میگه:
ا. ت: اینم همونیه که به من رو بهش فروختی وهمونیه که میگفتی بهتر از منه
ا. ت ویو
اینارو به جونگککوک گفتم خشکش زده بود و یخ زده یود انگار حتی تکون هم نمیخورد منم اینو گفتم و همراه با نیک و الا مراسم رو ترک کردیم...
.................... ادامه دارد
رفتم رو صحنه و خیلی تو دلم خوشحال بودم که میخوام یونارو به گا بدم رفتم روی صحنه
ا. ت: اول از همه خیلی ممنونم بابت رفتار گرم همتون واینکه میخوام یچیزی بگم
از زبان راوی
ا. ت برگه ی DNA رو از تو کیفش در اورد ونشون همه داد
ا. ت: این برگه ای که میبینید برگه ی DNA هست این مال بچه ی یوناست که این برگه معلوم میکنه این بچه یعنی هیونجین بچه ی جونگکوک نیست
از زبان راوی
ا. ت خوشحال از کار خود میاد از روی صحنه پایین و میره در گوش جونگکوک میگه:
ا. ت: اینم همونیه که به من رو بهش فروختی وهمونیه که میگفتی بهتر از منه
ا. ت ویو
اینارو به جونگککوک گفتم خشکش زده بود و یخ زده یود انگار حتی تکون هم نمیخورد منم اینو گفتم و همراه با نیک و الا مراسم رو ترک کردیم...
.................... ادامه دارد
- ۵.۲k
- ۱۴ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط