ادامه پارت 10
ادامه پارت 10
«ویو مین ها »
با داداشی کلی خوش گذراندیم دیدیم دیر وقته پسرا حتما نگرانم شدم
+ داداشی بسه دیگه دیر وقته بیا بریم
& باشه آجی جون بیا بریم
سوار ماشین شدیم و به سمت خونه حرکت کردیم
« ویو رسیدن به خونه»
از ماشین پیاده شدم و از داداشم خداحافظی کردم درو با کلید های کا داشتم باز کردم پسرا رو دیدیم که همه توی حال نشستن و ته انگار گریه کرده وقتی منو دید با عصبانیت اومد سمتم «ویو ته ته»
دیدم صدا باز و بسته شدن در اومد نگاهم رو دادم سمت در که با صورت شاد مین ها مواجه شدم هه چرا باید خوش حال نباشه داشته با عشقش حال میکرده از سر مبل بلند شدم رفتم سمتش و ی سیلی محکم زدم که افتاد و پخش زمین شد
_چی واست کم گذاشتم که رفتی بهم خیانت کردی ها "با داد'
+ هق چیکار میکنی ته «گریه»
_ خفه شو دختره هر*زه الکی جلو من اشک تمساح نریز گمشو برو اتاقت و فردا هم میری از گروه استعفا میدی و از زندگیم گم میشی « عربده همراه با بغض»
بعد این حرف به بدن بخشش روی زمین یه لگد زدم فکر کنم به قلبش زدم از موهاش گرفتم و بلندش کردم
_ بهت گفتم برو تو اتاق دختره هر*زه « داد عربده »
+ هق من هرزه نیستم ته گوش کن هق «گریه»
_ خفه شو «عربده»
«ویو مین ها»
ته اومد سمتم و به سیلی محکمی بهم زد که افتادم هی بهم می گفت هرزه آخه من چیکار کردم که یهو یه لگد رو روی قلبم خیلی درد گرفت موهامو کشید و بلندم کرد دیدم ب حرفم گوش نمیده با چشای گریون و قلبی که از درد توان راه رفتن نداشتم بلند شدم و لنگان رفتم توی اتاقم و پشت در نشستم گریه کرده که یهو .........
خماری ها ها ها
حمایت لطفاً ❤️
#فیک
«ویو مین ها »
با داداشی کلی خوش گذراندیم دیدیم دیر وقته پسرا حتما نگرانم شدم
+ داداشی بسه دیگه دیر وقته بیا بریم
& باشه آجی جون بیا بریم
سوار ماشین شدیم و به سمت خونه حرکت کردیم
« ویو رسیدن به خونه»
از ماشین پیاده شدم و از داداشم خداحافظی کردم درو با کلید های کا داشتم باز کردم پسرا رو دیدیم که همه توی حال نشستن و ته انگار گریه کرده وقتی منو دید با عصبانیت اومد سمتم «ویو ته ته»
دیدم صدا باز و بسته شدن در اومد نگاهم رو دادم سمت در که با صورت شاد مین ها مواجه شدم هه چرا باید خوش حال نباشه داشته با عشقش حال میکرده از سر مبل بلند شدم رفتم سمتش و ی سیلی محکم زدم که افتاد و پخش زمین شد
_چی واست کم گذاشتم که رفتی بهم خیانت کردی ها "با داد'
+ هق چیکار میکنی ته «گریه»
_ خفه شو دختره هر*زه الکی جلو من اشک تمساح نریز گمشو برو اتاقت و فردا هم میری از گروه استعفا میدی و از زندگیم گم میشی « عربده همراه با بغض»
بعد این حرف به بدن بخشش روی زمین یه لگد زدم فکر کنم به قلبش زدم از موهاش گرفتم و بلندش کردم
_ بهت گفتم برو تو اتاق دختره هر*زه « داد عربده »
+ هق من هرزه نیستم ته گوش کن هق «گریه»
_ خفه شو «عربده»
«ویو مین ها»
ته اومد سمتم و به سیلی محکمی بهم زد که افتادم هی بهم می گفت هرزه آخه من چیکار کردم که یهو یه لگد رو روی قلبم خیلی درد گرفت موهامو کشید و بلندم کرد دیدم ب حرفم گوش نمیده با چشای گریون و قلبی که از درد توان راه رفتن نداشتم بلند شدم و لنگان رفتم توی اتاقم و پشت در نشستم گریه کرده که یهو .........
خماری ها ها ها
حمایت لطفاً ❤️
#فیک
۱۱.۸k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.