P4
P4
تهیونگ:ا/ت الان قهر کردی
ا/ت:نه الان اشتیم فردا قهر میکنم
تهیونگ:ا/تتتتتتتتتت
ات:زهر مار
(داشتم ظرفا رو میچیدم تو ظرف شویی که تهیونگ از پشت بغلم کرد)
تهیونگ:نمیخوای اوپاتو ببخشی🥺
ا/ت:نه نمیخوام
تهیونگ:تروخدا🥺
ا/ت:نه
(داشتی بهش میخندیدی که دستتو گرفت و برتگردوند کمرت چسبید به کابینت تهیونگ اومد نزدیک گوشت نفسشو اونجا خالی کرد)
تهیونگ:الان داری به من میخندی
ا/ت:ارع مگه به غیر تو کس دیگه ای اینجا هست
تهیونگ:عع پس یعنی منو بخشیدی
ا/ت:تا ببینیم چی میشه
تهیونگ:اگه ببوسمت میبخشی
ا/ت:نه اینکارو......
(تا خواستی حرف بزنی بوسیدت سعی کردی ازش جدا بشی ولی اون زورش بیشتر بود)
تهیونگ:کی گفته که انقدر لبت خوشمزه باشه
ا/ت:چیکار میکنی دیونه شدی اگه یکی ببینه چی
تهیونگ:ارع دیونه شدم دیونه تو در ضمن من دارم دوست دخترمو میبوسم باید از کی اجازه بگیرم ها
ا/ت:فکر کنم از من باید اجازه بگیری نه
تهیونگ:نه که خیلی بدت میاد 😏
(به زور خودتو ازش خلاص کردی و رفتی تو حال)
نامجون:بچه ها پاشید دیگه بریم دیگه دیره
جین:ارع بچه ها پاشید
تهیونگ:عع دارین میرین
ا/ت:نه اصلا اجازه نمیدم شب اینجا بخوابید بعد فردا باهم میریم کمپانی برای شامم قرمه سبزی داریم
(تهیونگ با لبخند عصبی)
تهیونگ:ارع بچه ها بمونید
(همه رفتن تو اتاقاشون ما هم رفتیم تو اتاقمون)
تهیونگ:ا/ت فکر نمیکینی داری زیاده روی میکنی
ا/ت:نه مگه جونگ کوک ندیدی چقدر کیوت شده بود
تهیونگ:واقعا که باهات قهرم
(تهیونگ برگشت پشتش به تو بود تو از پشت بغلش کردی بهش گفتی)
ا/ت:با ا/ت جونت قهر میکینی
تهیونگ:ارع
(با خنده گفتی)
ا/ت:اگه ببوسمت چی
تهیونگ:نمیدونم شاید بخشیدمت شاید ها
ا/ت:باشه
(برگشت سمتت سرتو برید جلو خیلی سطحی بوسیدیش و اومدی عقب)
تهیونگ:این چی بود مگه من مورچه ام که اینطوری منو میبوسی نه این قبول نیست باید یه بوس طولانی باشه و گرنه نمیبخشمت
ا/ت:باشه بیا جلو
(یه بوس طولانیش کردی بعد که میخواستی بری عقب تهیونگ کمرتو گرفت و بودن اینکه بزاره نفس بکشی لباشو کبوند به لبت بعد از چند دقیقه با مشت زدی به شونش رفت عقب و گفت)
تهیونگ:چرا انقدر قرمز شدی
ا/ت:شاید بخاطر اینه که نزاشتی نفس بکشم نه
تهیونگ:اخه کی این طوری مرده که تو دومیش باشی ها
ا/ت:اگه یکم دیگه ادامه میدادی خفه میشدم
(قیافه شو کیوت کرد و گفت)
تهیونگ:تو که نمیزاری بهت نزدیک بشم حداقل بزار ببوسمت
ا/ت:اه اینطوری کیوت نشو نمیتونم مقاومت کنم
تهیونگ:تروخدا 🥺
ا/ت:باشه بابا مگه چی میشه
(با لبخند شیطانی گفت)
تهیونگ:ولی طولانی ها
ا/ت:من منظور این لبخندتو فهمیدم ولی باشه
تهیونگ:جدی میگی
ا/ت:ارع تا پشیمون نشدم شروع کن
تهیونگ:باشه
تهیونگ:ا/ت الان قهر کردی
ا/ت:نه الان اشتیم فردا قهر میکنم
تهیونگ:ا/تتتتتتتتتت
ات:زهر مار
(داشتم ظرفا رو میچیدم تو ظرف شویی که تهیونگ از پشت بغلم کرد)
تهیونگ:نمیخوای اوپاتو ببخشی🥺
ا/ت:نه نمیخوام
تهیونگ:تروخدا🥺
ا/ت:نه
(داشتی بهش میخندیدی که دستتو گرفت و برتگردوند کمرت چسبید به کابینت تهیونگ اومد نزدیک گوشت نفسشو اونجا خالی کرد)
تهیونگ:الان داری به من میخندی
ا/ت:ارع مگه به غیر تو کس دیگه ای اینجا هست
تهیونگ:عع پس یعنی منو بخشیدی
ا/ت:تا ببینیم چی میشه
تهیونگ:اگه ببوسمت میبخشی
ا/ت:نه اینکارو......
(تا خواستی حرف بزنی بوسیدت سعی کردی ازش جدا بشی ولی اون زورش بیشتر بود)
تهیونگ:کی گفته که انقدر لبت خوشمزه باشه
ا/ت:چیکار میکنی دیونه شدی اگه یکی ببینه چی
تهیونگ:ارع دیونه شدم دیونه تو در ضمن من دارم دوست دخترمو میبوسم باید از کی اجازه بگیرم ها
ا/ت:فکر کنم از من باید اجازه بگیری نه
تهیونگ:نه که خیلی بدت میاد 😏
(به زور خودتو ازش خلاص کردی و رفتی تو حال)
نامجون:بچه ها پاشید دیگه بریم دیگه دیره
جین:ارع بچه ها پاشید
تهیونگ:عع دارین میرین
ا/ت:نه اصلا اجازه نمیدم شب اینجا بخوابید بعد فردا باهم میریم کمپانی برای شامم قرمه سبزی داریم
(تهیونگ با لبخند عصبی)
تهیونگ:ارع بچه ها بمونید
(همه رفتن تو اتاقاشون ما هم رفتیم تو اتاقمون)
تهیونگ:ا/ت فکر نمیکینی داری زیاده روی میکنی
ا/ت:نه مگه جونگ کوک ندیدی چقدر کیوت شده بود
تهیونگ:واقعا که باهات قهرم
(تهیونگ برگشت پشتش به تو بود تو از پشت بغلش کردی بهش گفتی)
ا/ت:با ا/ت جونت قهر میکینی
تهیونگ:ارع
(با خنده گفتی)
ا/ت:اگه ببوسمت چی
تهیونگ:نمیدونم شاید بخشیدمت شاید ها
ا/ت:باشه
(برگشت سمتت سرتو برید جلو خیلی سطحی بوسیدیش و اومدی عقب)
تهیونگ:این چی بود مگه من مورچه ام که اینطوری منو میبوسی نه این قبول نیست باید یه بوس طولانی باشه و گرنه نمیبخشمت
ا/ت:باشه بیا جلو
(یه بوس طولانیش کردی بعد که میخواستی بری عقب تهیونگ کمرتو گرفت و بودن اینکه بزاره نفس بکشی لباشو کبوند به لبت بعد از چند دقیقه با مشت زدی به شونش رفت عقب و گفت)
تهیونگ:چرا انقدر قرمز شدی
ا/ت:شاید بخاطر اینه که نزاشتی نفس بکشم نه
تهیونگ:اخه کی این طوری مرده که تو دومیش باشی ها
ا/ت:اگه یکم دیگه ادامه میدادی خفه میشدم
(قیافه شو کیوت کرد و گفت)
تهیونگ:تو که نمیزاری بهت نزدیک بشم حداقل بزار ببوسمت
ا/ت:اه اینطوری کیوت نشو نمیتونم مقاومت کنم
تهیونگ:تروخدا 🥺
ا/ت:باشه بابا مگه چی میشه
(با لبخند شیطانی گفت)
تهیونگ:ولی طولانی ها
ا/ت:من منظور این لبخندتو فهمیدم ولی باشه
تهیونگ:جدی میگی
ا/ت:ارع تا پشیمون نشدم شروع کن
تهیونگ:باشه
۲۴.۱k
۳۱ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.