جونگکوک دیشب به همراه مینگیو و DK از سونتین رفته رستوران
جونگکوک دیشب به همراه مینگیو و DK از سونتین رفته رستوران یه ارمی ویتنامی (که تو کره زندگی می کنه) .
مکالمشون
ارمی :من واقعاً می خوام گریه کنم
🐰: ایتس اوکی
ارمی : جونگکوکا، دلم برات خیلی تنگ شده.
🐰فایتینگ!
ارمی گفته جونگکوک خیلی دوست داشتنی، سفید و گردالیه 🥹
و تعریف کرده وقتی کوک و دیدم زدم زیر گریه و کوکی هم گفته: "چی شده، چرا اینجوری شدی؟"
وقتی هم یادش رفت برای کوک کاسه و چاپستیک بیاره، گفته "واقعا متاسفم که فراموش کردم" و کوک گفته "واسه چی متاسفی؟".
ادمین:💜💜💜💜💜یه آرمی خر شانس دیگه💜💜💜💜💜😍☔️
مکالمشون
ارمی :من واقعاً می خوام گریه کنم
🐰: ایتس اوکی
ارمی : جونگکوکا، دلم برات خیلی تنگ شده.
🐰فایتینگ!
ارمی گفته جونگکوک خیلی دوست داشتنی، سفید و گردالیه 🥹
و تعریف کرده وقتی کوک و دیدم زدم زیر گریه و کوکی هم گفته: "چی شده، چرا اینجوری شدی؟"
وقتی هم یادش رفت برای کوک کاسه و چاپستیک بیاره، گفته "واقعا متاسفم که فراموش کردم" و کوک گفته "واسه چی متاسفی؟".
ادمین:💜💜💜💜💜یه آرمی خر شانس دیگه💜💜💜💜💜😍☔️
۱۵۰
۲۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.