رفتی آخر به دلم زخم کاری تو زدی
رفتی آخر به دلم زخم کاری تو زدی
تو که میخواستی بری چرا اصلا اومدی
چرا بازیچه شدم بین دستای تو من
چرا هرچی عاشقی تهش میشه رسوا شدن
حسمو بازی گرفتی و حلالت
تهشم گفتی که عاشقی محاله
دلی که دست تو دادمو شکوندی
آخه این دل که شکوندنی نداره
لعنت به عاشقی و حسی که بینمونه
لعنت به اونی که وسط راه پشیمونه
لعنت به زندگی و دستای بی حسم
میدونستم از این عشق عقده فقط میمونه
خطای رو پیشونی نشونه ی پیر شدنه عشقم
نگاه کن یه هفت هشتاشو دارم
لعنت به خنده ای که مرده دیگه نیست
تو مدیونی به این تن همیشه بیمارم
چراغا خاموشه همیشه آخه روشنی محاله
آخه حتی روزامم رنگ روشنی نداره
تهش یه نامه گذاشتی گفتی رفتم از پیشت
از اونشب شروع شد دیگه مستم همیشه
شدم دائم الخمر میفهمی معنیش یعنی چی
میفهمی این پسرو روانی کردیش یعنی چی
میفهمی گوشه نشینی گوشه این خونه سخته
ریشای سفید و بلند مثل دروی یعنی چی
نه نایی دارم نه دیگه اصلا میدونم
که این شب و این روزا خستم از چی
از اونشب شروع شد که عقربه کوچیکه
رسید به دوازده و برنگشتی
از اونجایی شروع شد که خجالت کشیدم
جلو هرکس و ناکسی مثه ابرا باریدم
از اونشب شروع شد ولی از هفته ی بعدو
از هفته های بعدشم تنها خوابیدم
از اونشب شروع شد از اون تماسای مشکوک
این چشام میدید و لبام دم نمیزدش
گوشی و برمیداشتی یه گوشه پچ پچ میکردی
ولی وقتی من ورمیداشتم حرف نمیزدش
تهش میشه رسوا شدن
حسمو بازی گرفتی و حلالت
تهشم گفتی که عاشقی محاله
دلی که دست تو دادمو شکوندی
آخه این دل که شکوندنی نداره
لعنت به عاشقی و حسی که بینمونه
لعنت به اونی که وسط راه پشیمونه
لعنت به زندگی و دستای بی حسم
میدونستم از این عشق عقده فقط میمونه
این روزا هرکی میرسید تو دلت جا میشد
اون جامو پر کرد چرا کمرت خالی شد
چی مونده ازم یه آدم مخ ردی
فهمیدم مثه پیشونیم توام یه هفت خطی
انقده دست دست کرد که از دست رفت
جوونیمو میگم دیگه خستم کرد
وقتی پیش اون بود منو هی قال میذاشت
گفتی عشق
بوی آشغال میاد
بازیگر که بودی مربی ام هستی
منو بازی دادی با اون رو نیمکت نشستی
مار تو آستینم بود از اون گونه های افعی
لای انگشتای مادرمم دونه های تسبیح
پز نده پیش من کم حرف از آهنگ بزن
منو که میشناسی کاری نکنم دارم بزنم
تو عادتته کمه واست یه نفر
نازتو گرون خریدم ولی دادم به ضرر
کمرمو خمش کرد هر لباسی و تنش کرد
بعد من گندکاریاشو نمیشه جمعش کرد
خلاصه دمش گرم
صداش کردم از پشت ولی سرو کجش کرد
روسری از سرش کند بغلش..
حوای من آدم بود شیطون خرش کرد
حوای من آدم بود شیطون خرش کرد
ارشآداستآر
#مآنآتؤنــم
تو که میخواستی بری چرا اصلا اومدی
چرا بازیچه شدم بین دستای تو من
چرا هرچی عاشقی تهش میشه رسوا شدن
حسمو بازی گرفتی و حلالت
تهشم گفتی که عاشقی محاله
دلی که دست تو دادمو شکوندی
آخه این دل که شکوندنی نداره
لعنت به عاشقی و حسی که بینمونه
لعنت به اونی که وسط راه پشیمونه
لعنت به زندگی و دستای بی حسم
میدونستم از این عشق عقده فقط میمونه
خطای رو پیشونی نشونه ی پیر شدنه عشقم
نگاه کن یه هفت هشتاشو دارم
لعنت به خنده ای که مرده دیگه نیست
تو مدیونی به این تن همیشه بیمارم
چراغا خاموشه همیشه آخه روشنی محاله
آخه حتی روزامم رنگ روشنی نداره
تهش یه نامه گذاشتی گفتی رفتم از پیشت
از اونشب شروع شد دیگه مستم همیشه
شدم دائم الخمر میفهمی معنیش یعنی چی
میفهمی این پسرو روانی کردیش یعنی چی
میفهمی گوشه نشینی گوشه این خونه سخته
ریشای سفید و بلند مثل دروی یعنی چی
نه نایی دارم نه دیگه اصلا میدونم
که این شب و این روزا خستم از چی
از اونشب شروع شد که عقربه کوچیکه
رسید به دوازده و برنگشتی
از اونجایی شروع شد که خجالت کشیدم
جلو هرکس و ناکسی مثه ابرا باریدم
از اونشب شروع شد ولی از هفته ی بعدو
از هفته های بعدشم تنها خوابیدم
از اونشب شروع شد از اون تماسای مشکوک
این چشام میدید و لبام دم نمیزدش
گوشی و برمیداشتی یه گوشه پچ پچ میکردی
ولی وقتی من ورمیداشتم حرف نمیزدش
تهش میشه رسوا شدن
حسمو بازی گرفتی و حلالت
تهشم گفتی که عاشقی محاله
دلی که دست تو دادمو شکوندی
آخه این دل که شکوندنی نداره
لعنت به عاشقی و حسی که بینمونه
لعنت به اونی که وسط راه پشیمونه
لعنت به زندگی و دستای بی حسم
میدونستم از این عشق عقده فقط میمونه
این روزا هرکی میرسید تو دلت جا میشد
اون جامو پر کرد چرا کمرت خالی شد
چی مونده ازم یه آدم مخ ردی
فهمیدم مثه پیشونیم توام یه هفت خطی
انقده دست دست کرد که از دست رفت
جوونیمو میگم دیگه خستم کرد
وقتی پیش اون بود منو هی قال میذاشت
گفتی عشق
بوی آشغال میاد
بازیگر که بودی مربی ام هستی
منو بازی دادی با اون رو نیمکت نشستی
مار تو آستینم بود از اون گونه های افعی
لای انگشتای مادرمم دونه های تسبیح
پز نده پیش من کم حرف از آهنگ بزن
منو که میشناسی کاری نکنم دارم بزنم
تو عادتته کمه واست یه نفر
نازتو گرون خریدم ولی دادم به ضرر
کمرمو خمش کرد هر لباسی و تنش کرد
بعد من گندکاریاشو نمیشه جمعش کرد
خلاصه دمش گرم
صداش کردم از پشت ولی سرو کجش کرد
روسری از سرش کند بغلش..
حوای من آدم بود شیطون خرش کرد
حوای من آدم بود شیطون خرش کرد
ارشآداستآر
#مآنآتؤنــم
۷.۳k
۰۹ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.