ملودیتلخ

ملودی_تلخ🍷
Part: 23
هرچقدر جیغ میزدم هیچ اتفاقی نمی افتاد
دیگه نا امید شده بودم

_تموم شد.؟
یه دفعه دستاشو دور/کـ'''مـ'''ـر''م حلقه کرد

نگاهش رو از روی لـ"b هام بر نمی داشت

چنگی زدم به پیرهنش تا بتونم دورش کنم. اما هیچ تاثیری نداشت

بی توجه نزدیک. صورتم شد و دیوارنه شروع کرد به بو'"سـsیـ'"د""ن

حتی نمی ذاشت نفس بکشم
مهکم پراهنش رو کشیدم

پیراهنش جر خورد دکمه هاش به یه طرف پرت شدن

اما توجه ای نمیکرد
روی دستاش و گردنش. چنگ انداختم

اما اتفاقی نمی افتاد....

انقدر توی بـ""""وسـ""""ـه ها غرق شده بود که هیچی حس نمیکرد

.....
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۱)

ملودی_تلخ🍷Part: 24 کم کم با فشار به عقب حرکت کردیم جوری که چ...

ماه_تیره🌑Part: 31کم کم پلک هام سنگین شد و نفهمیدم کی خوابم ب...

ماه_تیره🌑 Part: 30+بی حیا چی میگی؟ _درست میگی. گفتم باهم بخو...

ماه_تیره🌑Part: 29+میشه حداقل یه پتو بهم بدی؟ _تو کمد کشو سمت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط