عشق جذاب

پارت ۲۴

جئون : اوههه تند نرو الان که جاهامون عوض شده
جئون :یه فرصت بت میدم که شاید برات خیلی خوب باشه انتخاب کن خودت یا دخترت
النا :من نه...بابا ....نه منو انتخاب نکن(گریه شدید)
کیم : خودم(جدی)
جئون : (نیشخند)
کیم : میخوای چیکار کنی وول باید بزاری دخترم بره بعد هر کاری خواستی انجام میدم
جئون : اوههه باشه(پوزخند)
پس به این آدرس بیا ساعت ۸........)
کیم ؛ باشه دخترم صبور باش بابایی زود میرسه(بغض)
النا : نه ..هق ...نمیخوام (گریه شدید)

ویو کوک

بلخره پیدا کردم بابا النا برده تو اون ویلای متروکه به افرادم خبر دادم خودم هم آماده شدم باید النا رو نجات بدم و به تهیونگ گفتم اگه اونا
کاری کردن بم بگه بعد این ماجرا پدرم رو خودم با دستای خودم‌میکشم و انتقام مادرمو میگیرم فردا ساعت ۸ قراره به اون مکان برم

ویو النا

آنقدر گریه کردم که زیر چشمام پف بود
بابا چرا اینکارو کرد چرا منو انتخاب کرد اگه بابام چیزیش بشه خودمو میکشم
مامان چرا منو ترک کردی چرا گذاشتی
اینقدر عداب بکشم نهه چرا رفتی (گریه شدید . بلند )


ویو فردا

النا :تمام مدت روی زمین خوابیده بودم و اصلا چشمام رو روی هم نذاشته بودم ساعت ۶ بود دو ساعت دیگه بدترین لحظات عمرم رو میخواد بگذره چرا ...چرا باید سرنوشت من اینجوری بشه چراااااا(داد)




بچه اصلا از فیک حمایت نمیشه فک کن ۲۰۰ خورده ای فالور داشته باشی و کلا تهش ۲۰ تا لایک بخوره لطفا حمایت کنید من بادیدن کامت ها و لایک ها فیک رو ادامه میدم و هر روز ۱ پارت میزارم ادمین های دیگه هفته ای تهش ۲ پارت میذارن این پارت رو برای کسایی گذاشتم که حمایت میکنن همگی رو خیلی دوستون دارم
شرط ۳۰ لایک
😚😚😚😚😚😚😚😚🥲🥰🥰🥰
دیدگاه ها (۳۵)

وقتی بزرگ بشم :)

عشق جذاب

پارت ۱۸نامی. عزیزم برو بخواب که فردا زود بیدار شی باشه؟ چشم ...

زندگی نامعلوم

قاصدک کپچولوی من💔🥀پارت۴(فلش بک به یک ساعت بعد) دکتر. اقای کی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط