امتحان زندگی

《 امتحان زندگی 》
p⁴⁴

تهیونگ : حتما میبینمت
تهیونگ گوشی رو قطع کرد و روی صندلی کنارش پرت کرد و جعبه کوچیک رو از جيبش درآورد و بازش کرد
این تصمیم که گرفت بود تصمیم نبود که یهویی بگیره از خیلی وقتی پیش به این تصمیم فکر کرده بود
به انگشتری که توی دستش بود نگاه میکرد
روزی که گردنبند ماه ستاره رو برای اون دختر خرید بود انگشتر زیبایی نظرش رو جلب کرده بود و میدونست که این انگشتر چقدر به انگشت های ظریف اون دختر میاد
ماشین رو به سمته مسیر خونه اش چرخید

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
رمز در آپارتمان رو زد و وارد آپارتمان شد به سمته سالن رفت و چنده دفه اسم تهیونگ رو صدا شد
ا،ت : تهیونگ تهیونگااا
اما جواب دریافت نکرد و هتس میزد هنوز نیومده باشه
روی مبل سالن نشست با یادآوری تک تک لحظات لبخند محوی زد و دستاشو روی صورتش گذاشت
ا،ت....دختر دیوانه هم شدی داری بی دلیل میخندی اوففف تهیونگ بخاطر عشقت داره میزنه به سرم
__________________________________

سانیه ها تبدیل به دقیقه و دقیقه تبدیل به ساعت ها شدن ولی هنوز خبری از تهیونگ نبود
دل شوره بدی داشت بار ها بهش زنگ زده بود ولی گوشیش خاموش بود
ولی بازم منتظرش ماند چون تهیونگ بهش گفته بود
تا وقتی که بیاد منتظر باشه ولی هر لحظه نگران تر میشد از پنجره بزرگ آپارتمان به بیرون نگاه میکرد پنجره رو باز کرد و نسیم ملافه و خنکی لای موهاش می‌وزید دلش گرفته بود و دلیل این رو نمیدوست
خیلی وقت بود که هوا تاریک شده بود و نمی‌دونست که چند ساعته به انظار تهیونگ روی پاهاش ایستاد و از پنجره به بیرون نگاه میکنه
با صدای زنگ گوشیش از افکارش بيرون اومد و با عجله به سمته گوشیش رفت به اومیدوار این‌که تهیونگ باشه
ولی اسم استاد سونگ کانگ روی صفحه گوشیش نمایان شد
استرس بدی به وجودش اوفتاد با دستای لرزون گوشیش رو جواب داد
ا،ت : استاد..
کانگ : میخوام یه چیزی بهت بگم ولی آروم باش
ا،ت باهاش سست شد و جوری که احساس میکرد که پاهاش نمیتونه وزنش رو تحمل کنه با نگرانی و صدای بلند گفت
ا،ت : چی شده استاد بگو
کانگ : تهیونگ یه تصادف کوچیک کرده
با شنیدن این حرف احساس تنگی نفس میکرد دستش روی قفسه‌ سینه اش گذاشت و چند نفس عمیقی کشید و با صدای که انگار از ته چاه میومد گفت
ا،ت : حالش چطوره نه توی کدوم‌ بیمارستان زود باش بگو دیگه.......
دیدگاه ها (۰)

《 امتحان زندگی 》p⁴⁵اصلا نمیدوست چطوری خودش رو به بیمارستان ر...

تریلر فصل دوم 《 امتحان زندگی 》

《 امتحان زندگی 》p⁴³دوهی‌ : استاد سونگ کانگ از روی صندلی بلند...

《 امتحان زندگی 》p⁴²کی جون : ما همدیگه رو نمی‌شناسیم پس میرم ...

خوندن بدون لایکو کامنت حرامه.you and me P20که ناگهان تهیونگ ...

love Between the Tides¹³(شما به جای من موضوع این پارت رو تو ...

love Between the Tides⁹(موفق شدن در قدم اول) تهیونگ: «برو.» ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط