عضو افتخاری پارت ۵۲
#عضو_افتخاری
#پارت_52
سوار ماشین شدیم و تهیونگم یه اهنگ شاد گذاشت مراسممون کاملا متفاوت بود قرار شد تو سالن کنسرت مراسم بگیریم و مهمونامون آرمیا باشن کلی ارمی مهمون هستن و استرس ندارم :/
ها چیه مگه قراره همه استرس داشته باشن
رسیدیم دم ارایش گاه لباسمو برداشتم از گونه تهیونگ بوسیدم و خداحافظی کردم که برام بوس فرستاد بله دیگه لوس بازی های دوران قبل از ازدواج خودتون مطلع هستین 😂😐
بعد از چند ساعت بالا خره کارم تموم شدو خبر دادن تهیونگم اومده وارد سالن شد که برگشتم سمتش همونجور خشک شده بود
تهیونگ:زن من کجاس؟
_وا اینجا
تهیونگ:اومد بغلم کردو گفت چه خوشگل شدی
که لبخند تا بنا گوش زدم حلقه رو اوردنو تهیونگ گفت امتحان کنم ببینم اندازس یا نه اخه من واسه خرید حلقه نرفتم سر کار بودم( خل و چلم خودتونید)
حلقه رو کردم دستم و لی میخواستم دربیارم در نیومد 😐
_گیر کرده
تهیونگ:چی
_حلقه
تهیونگ:بزار ببینم( هعی داشت حلقه رو میکشید انگشتم داشت قطع میشد که بالاخره در اومد😐
حلقه قل خوردو زرتی رفت تو لوله فاضلابی که وسط سالن بود( از همونا که تو آشپزخونه ها هست)
منو وی باهم:حلقهههه
همزمان با گفتن ما تسا و هاردین اومدن داخل که موضوعو براشون گفتیم که تسا بعد از کلی غر غر و اینکه به درد لای جرز دیوارم نمیخورم
حلقشو داد به من تا تو مراسم دستمون کنیم
هاردینم حلقشو داد به وی. 😂😐
ادامه دارد....
#پارت_52
سوار ماشین شدیم و تهیونگم یه اهنگ شاد گذاشت مراسممون کاملا متفاوت بود قرار شد تو سالن کنسرت مراسم بگیریم و مهمونامون آرمیا باشن کلی ارمی مهمون هستن و استرس ندارم :/
ها چیه مگه قراره همه استرس داشته باشن
رسیدیم دم ارایش گاه لباسمو برداشتم از گونه تهیونگ بوسیدم و خداحافظی کردم که برام بوس فرستاد بله دیگه لوس بازی های دوران قبل از ازدواج خودتون مطلع هستین 😂😐
بعد از چند ساعت بالا خره کارم تموم شدو خبر دادن تهیونگم اومده وارد سالن شد که برگشتم سمتش همونجور خشک شده بود
تهیونگ:زن من کجاس؟
_وا اینجا
تهیونگ:اومد بغلم کردو گفت چه خوشگل شدی
که لبخند تا بنا گوش زدم حلقه رو اوردنو تهیونگ گفت امتحان کنم ببینم اندازس یا نه اخه من واسه خرید حلقه نرفتم سر کار بودم( خل و چلم خودتونید)
حلقه رو کردم دستم و لی میخواستم دربیارم در نیومد 😐
_گیر کرده
تهیونگ:چی
_حلقه
تهیونگ:بزار ببینم( هعی داشت حلقه رو میکشید انگشتم داشت قطع میشد که بالاخره در اومد😐
حلقه قل خوردو زرتی رفت تو لوله فاضلابی که وسط سالن بود( از همونا که تو آشپزخونه ها هست)
منو وی باهم:حلقهههه
همزمان با گفتن ما تسا و هاردین اومدن داخل که موضوعو براشون گفتیم که تسا بعد از کلی غر غر و اینکه به درد لای جرز دیوارم نمیخورم
حلقشو داد به من تا تو مراسم دستمون کنیم
هاردینم حلقشو داد به وی. 😂😐
ادامه دارد....
۳۹.۸k
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.