فریاد بی صدا
فریاد بی صدا
پارت ۴۵
بابای ارسل:تاریخ عقد و عروسی مشخص کنیم
ارسلان:واسه پنج شنبه خوبه
تو رمان امروز سشنبس
دیانا:اوهوم
مامان ارسلان: از همین الان باید بریم خرید
ارسلان:بریم
مامان ارسلان:خودتون برید بخرید بیاید
دیانا:شما نمیاید
مامان ارسلان:ن
با بچه ها برید
دیانا:آماده شدیم رفتیم خرید
اون مغازه لباس عروسای قشنگیداره
مهشاد:راس میگه
بریم
رفتیم یه لباس عروس دیدم واقعا قشنگ بود
دیااااا
دیانا:مرگگگگگ خوبه منم بهت بگم مشهدی
مهشاد:این قشنگه دیا جونننن
دیانا:ارسلان خوبه
ارسلان:آره
دیانا:از این سایز ...بدید
فروشنده:بفرما
دیانا:رفتم پوشیدمش واقعا قشنگ بود بچه ها هم نظر دادن و خریدمش
کل خریدامونو کردیم آمدیم
روز عروسی
دیانا:قرار شد عقد و عروسی باهم باشه لباسمو پوشیدم
رفتیم ارایشگاه
آرایشگر اسمش مهدیس بود
دیانا:سلام
مهدیس:سلام خانم رحیمی درسته
دیانا:اره
مهدیس:خیلی خب
شروع به کار کردم
چندین ساعت بعد
تقریبا تمومی
اره دیگه تمومی
دیانا:عالی شدم مرسی
همون لحظه گوشیم زنگ خورد
ارسلان بود
مکالنشون
ارسلان:سلام
دیانا:سلام
ارسلان:کجای کاری
دیانا:تمومم
بیا دنبالم
ارسلان:منم دم درم
دیانا:اوکی بای
پایان مکالمه
نیکا:عروس خانم الان واقعا میخوای بری
دیانا:نه میخوام بیام
نیکی:وایسا رفتم دم در
به به عای سرامیک(به کسی برنخوره
رمانه)
ارسلان:برو بگو دیانا بیاد یکساعته منتظرم
نیکا:شاباش بده بگم بیاد
ارسلان:بیا برو بینم
نیکا:رفیق من امشب قراره د....نه عروس بشه تو باید به من شاباش بدی
بدو عای کاشی تا وقتی ندی نمیزارم بیای تو
(خودم میدونم دامادو تو ارایشگاه زنونه راه نمیدن ولی رمانه شما بگید ارایشگاه اختصاصی)
ارسلان:بیا
نیکا:پاره نشی یهو همین ۱۰۰ تومن
ارسلان:بیا اینم بگیر(با حرص)
نیکا:۵۰۰با ۱۰۰میشه ۶۰۰
خببببب کمه
ارسلان:نیکاااااااا... با حرص
هلش دادم
امدم در ارایشگاه رو باز کنم
میکا:درسته میشه بری تو ولی قبلش یه در بزن
ارسلان:یهو در خودش باز شد
دیانا:سلام خوب شدم چقدر بحث مکنید شما
ارسلان:من کلا محوش شده بودم
دیانا:اره دیگه اینقدر خوشکل شدم
ارسلان:عالییی
دیانا:نریم
ارسلان: بریم
اول رفتیم آتلیه عکس گرفتیم که دهنمون رو ......اره
بعد رفتیم تالار
نویسنده(همون کارایی که تو عروسی میکنن بزن به رقص و این کارا)
دیانا:رسیدیم خونه
ارسلان:شیطون نگاش کردم
دیانا:نگاهتم میگه چه بلایی میخوای سرم بیاری
یو هاهاهااااا پارت میخواید
اذیت کنم ندممممم
پارت ۴۵
بابای ارسل:تاریخ عقد و عروسی مشخص کنیم
ارسلان:واسه پنج شنبه خوبه
تو رمان امروز سشنبس
دیانا:اوهوم
مامان ارسلان: از همین الان باید بریم خرید
ارسلان:بریم
مامان ارسلان:خودتون برید بخرید بیاید
دیانا:شما نمیاید
مامان ارسلان:ن
با بچه ها برید
دیانا:آماده شدیم رفتیم خرید
اون مغازه لباس عروسای قشنگیداره
مهشاد:راس میگه
بریم
رفتیم یه لباس عروس دیدم واقعا قشنگ بود
دیااااا
دیانا:مرگگگگگ خوبه منم بهت بگم مشهدی
مهشاد:این قشنگه دیا جونننن
دیانا:ارسلان خوبه
ارسلان:آره
دیانا:از این سایز ...بدید
فروشنده:بفرما
دیانا:رفتم پوشیدمش واقعا قشنگ بود بچه ها هم نظر دادن و خریدمش
کل خریدامونو کردیم آمدیم
روز عروسی
دیانا:قرار شد عقد و عروسی باهم باشه لباسمو پوشیدم
رفتیم ارایشگاه
آرایشگر اسمش مهدیس بود
دیانا:سلام
مهدیس:سلام خانم رحیمی درسته
دیانا:اره
مهدیس:خیلی خب
شروع به کار کردم
چندین ساعت بعد
تقریبا تمومی
اره دیگه تمومی
دیانا:عالی شدم مرسی
همون لحظه گوشیم زنگ خورد
ارسلان بود
مکالنشون
ارسلان:سلام
دیانا:سلام
ارسلان:کجای کاری
دیانا:تمومم
بیا دنبالم
ارسلان:منم دم درم
دیانا:اوکی بای
پایان مکالمه
نیکا:عروس خانم الان واقعا میخوای بری
دیانا:نه میخوام بیام
نیکی:وایسا رفتم دم در
به به عای سرامیک(به کسی برنخوره
رمانه)
ارسلان:برو بگو دیانا بیاد یکساعته منتظرم
نیکا:شاباش بده بگم بیاد
ارسلان:بیا برو بینم
نیکا:رفیق من امشب قراره د....نه عروس بشه تو باید به من شاباش بدی
بدو عای کاشی تا وقتی ندی نمیزارم بیای تو
(خودم میدونم دامادو تو ارایشگاه زنونه راه نمیدن ولی رمانه شما بگید ارایشگاه اختصاصی)
ارسلان:بیا
نیکا:پاره نشی یهو همین ۱۰۰ تومن
ارسلان:بیا اینم بگیر(با حرص)
نیکا:۵۰۰با ۱۰۰میشه ۶۰۰
خببببب کمه
ارسلان:نیکاااااااا... با حرص
هلش دادم
امدم در ارایشگاه رو باز کنم
میکا:درسته میشه بری تو ولی قبلش یه در بزن
ارسلان:یهو در خودش باز شد
دیانا:سلام خوب شدم چقدر بحث مکنید شما
ارسلان:من کلا محوش شده بودم
دیانا:اره دیگه اینقدر خوشکل شدم
ارسلان:عالییی
دیانا:نریم
ارسلان: بریم
اول رفتیم آتلیه عکس گرفتیم که دهنمون رو ......اره
بعد رفتیم تالار
نویسنده(همون کارایی که تو عروسی میکنن بزن به رقص و این کارا)
دیانا:رسیدیم خونه
ارسلان:شیطون نگاش کردم
دیانا:نگاهتم میگه چه بلایی میخوای سرم بیاری
یو هاهاهااااا پارت میخواید
اذیت کنم ندممممم
۲.۸k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.