عشوه کردن که خودش شیطنت هر یار است

عشوه کردن که خودش شیطنت هر یار است
عشوه هایی که تو داری همه اش آزار است
جان من! غمزه ی بی رحم تو و چشمانت
دلبری با دل من نیست عذاب النار است
در فریبایی چشمان شما حرفی نیست
مشکل از خبط و خطا کردن پرتکرار است
دلبری های تو خوب ست ولی بدعهدی!
به خدا کار تو در عشق تاسف بار است
تو که معشوقه ی عاشق کش و زیبا رویی
از تو معشوقه تر اما به جهان بسیار است
اشتباه آمده ای عشق! نه، این ست گلم
عشق باهم شدن و ماندن بی اصرار است
نه به اجبار! که با پای دلت راهی شو
راه عشق ست که پرپیچ و خم و دشواراست
دیدگاه ها (۱۲)

دیدی چقدر ساده دل از من برید و رفت؟چشمانِ خیس و ملتمسم را ند...

چای میریزم با عطر هل مینشینم کنار یاد تودستانم حلقه...

این قَدَر عشق تو را در سر ندارد هیچکسدوستت دارم، ولی باور ند...

بهتر از هرکس تو میدانی که بیمارم بیاای که بی مهرو وفایی دوست...

پارت : ۲۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط