دانشجوے کامپیوتر ۲۳ساله ،
دانشجوے کامپیوتر ۲۳ساله ،
بسیجے و مداح...با یک چهره معصوم و حزب اللہے
.
.نامش هم "حجت الله رحیمے"
.
.نوروز ۱۳۹۰ که رفته بودند مناطق جنگے، هم کاروانیانش مےگفتند: حال خوبے نداشت.. یک شب تا صبح بیدار مانده بود تا صوت هاے مربوط به شلمچه را آماده کند.
.
.یک روز از همین روزها، ساعت ۸ صبح بود که دوید تا بیاید اینطرف...اما ناگهان پایش به درب مقر سپاه گیر کرد و زمین خورد!
.بروے زمین افتاده بود ...
.
راننده اتوبوس که "حجت الله" را ندیده بود، از روے بدن نحیفش گذشت ... وقتے که چند مترے جلوتر رفته بود، از صداے داد و بیداد اطرافیان اتوبوس، فکر کرده بود اتوبوس روے کسے است .. براے همین، دنده عقب گرفت تا به خیال خودش از رویش کنار برود...اما نمی دانست دوباره رفته روے بدن "حجت الله"...آمد پائین تا ببینید چه خبر است؟؟
دید لاستیک هاے ضخیم اتوبوس روے پیکر "حجت الله" قرار گرفته ... سریع سوار شد که ماشین را حرکت بدهد، اما دیگر دیر شده بود...خون "حجت الله" کف خیابان را گرفته بود ....
.
حالا دیگر نمی شد به او فقط گفت "حجت الله"! انگار چیزی کم داشت ...
.
.آخر دوستانش می گفتند: وقتے لپ تابش را چک کردیم، دیدیم در آن عکس دسته جمعے، بالاے عکس خودش نوشته: "شہــــید حجــــت اللّٰہ رحیمے"
🌷 خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک #صلوات🌷
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_الرزقنا_شفاعة_الشهداء
#اللهم_ارزقنا_کربلا
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#کلنا_فداک_یا_زینب_سلام_الله_علیها
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
#التماس_دعا
بسیجے و مداح...با یک چهره معصوم و حزب اللہے
.
.نامش هم "حجت الله رحیمے"
.
.نوروز ۱۳۹۰ که رفته بودند مناطق جنگے، هم کاروانیانش مےگفتند: حال خوبے نداشت.. یک شب تا صبح بیدار مانده بود تا صوت هاے مربوط به شلمچه را آماده کند.
.
.یک روز از همین روزها، ساعت ۸ صبح بود که دوید تا بیاید اینطرف...اما ناگهان پایش به درب مقر سپاه گیر کرد و زمین خورد!
.بروے زمین افتاده بود ...
.
راننده اتوبوس که "حجت الله" را ندیده بود، از روے بدن نحیفش گذشت ... وقتے که چند مترے جلوتر رفته بود، از صداے داد و بیداد اطرافیان اتوبوس، فکر کرده بود اتوبوس روے کسے است .. براے همین، دنده عقب گرفت تا به خیال خودش از رویش کنار برود...اما نمی دانست دوباره رفته روے بدن "حجت الله"...آمد پائین تا ببینید چه خبر است؟؟
دید لاستیک هاے ضخیم اتوبوس روے پیکر "حجت الله" قرار گرفته ... سریع سوار شد که ماشین را حرکت بدهد، اما دیگر دیر شده بود...خون "حجت الله" کف خیابان را گرفته بود ....
.
حالا دیگر نمی شد به او فقط گفت "حجت الله"! انگار چیزی کم داشت ...
.
.آخر دوستانش می گفتند: وقتے لپ تابش را چک کردیم، دیدیم در آن عکس دسته جمعے، بالاے عکس خودش نوشته: "شہــــید حجــــت اللّٰہ رحیمے"
🌷 خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک #صلوات🌷
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_الرزقنا_شفاعة_الشهداء
#اللهم_ارزقنا_کربلا
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#کلنا_فداک_یا_زینب_سلام_الله_علیها
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
#التماس_دعا
۱.۱k
۰۱ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.