و آدمی بزرگ میشود

و آدمی بزرگ می‌شود،
اما به مرور...
کم کم یاد می‌گیرد کاری به کار دنیا نداشته‌باشد و به هر اتفاقی واکنش نشان ندهد، کم کم یاد می‌گیرد کمی سخت باشد و با هر کنایه‌ای نرنجد و هر حرف و اشاره‌ای را به خودش نگیرد.
یاد می‌گیرد فاصله بگیرد از آدم‌هایی که کنارشان آرامش ندارد و کسانی را نگه دارد که از شادی و موفقیت و آرامش او خوشحال می‌شوند، کسانی که کنار آن‌ها آرام است و حال خوبی دارد.
کم کم یاد می‌گیرد کسی باشد که دوست دارد، نه کسی که دیگران از او انتظار دارند!
آدمی بزرگ می‌شود؛
آن هنگام که یاد می‌گیرد جهان از ذهن و قلب خودش شروع می‌شود و شروع می‌کند به دوست داشتن خودش، دیگر خودش را با کسی مقایسه نمی‌کند و تفاوت‌ها را می‌پذیرد.
آن هنگام که آرامش، اولویت اولش می‌شود و تمام گام‌ها و ارتباطات و اهدافش را بر اساس همان تنظیم می‌کند.
آدمی بزرگ می‌شود آن هنگام که یاد می‌گیرد خوب باشد بدون توقع و مهربانی کند بدون منت، که دور باشد اما برای هیچ‌کس بد نخواهد و آرامش جهان هیچ‌کس را به هم نریزد.
آن هنگام که از جهان، چیز زیادی نخواهد، فقط بخواهد در جوار دلخوشی‌های کوچک و ساده‌ای که دارد، آرام باشد...
آدمی بزرگ می‌شود
اما به مرور ...

#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۳)

‏فروغ یه‌جا توی نامه‌هاش به گلستان میگه «قربانِ بودنت بروم.....

هراسناک تر از نابیناییدیدن است،با دو چشم بازکه چه بر سر سرزم...

من از این زندگی فقط آرامش می‌خواهم،می‌خواهم آرام باشم، آرام ...

خیره بر تنهایے بےمرز خود در آینھسھم ما این بودھ شاید از تماش...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط