پارت ده ازدواج اجباری
پارت ده ازدواج اجباری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ات ویو
+هی کوک من که خونه خودمون نمیمونم تو ......تو فکر کردی من خونه خودمون بند میشم؟(و پقی زدم زیر خنده)
_عااا راست میگیا یادم رفته بود گفده بودی تازه کرم ریختنات شروع شده(باهم میخندیدم)
راه افتادم خیلی خسته شده بودم زدم کنار کوک تعجب کرد سرشو برگردوند سمت من
_حالت خوبه؟
+ارع فقد خسته شدم عاااای کمرم
_بزار من بشینم
+نمیخام
_ات اذیت نکن بیا کنار تا خودم بشینم
+نمیخام نمیخام نمیخاااام
_خدا نخواد تو بچه دار بشی الحق ک خیلی کیوتی
+واقعن؟
_ارع .....خو بیا این ور تا من بشینم
+نمخااام
کوک ویو
عجب دختره یه دنده ای از ماشین پیاده شدم در سمت ات رو باز کردم براید استایل(براید استایل: یه دست زیر زانو و یه دست دیگه پشت کمر) بغلش کردم مثله این بچه ها دستو پا میزد گذاشتمش روی صندلی کمربندو بردم تا ببندم میدونستم میترسه و میدونستم الاناس قلبش بزنه بیرون مهم نبود کمربندشو بستم و رفتم سمت در راننده و نشستم راه افتادم
دستم روی دنده بود ک نرمی روی دستم احساس کردم نگاه کردم دست ات بود خیلی دستش نرم بود دستمو از زیر دستش کشیدم بیرون و دست خودمو گذاشتم روی دستش لبخند محوی زدم
خوب حق دارم ذوق زده بشم
من اون دخترو دوست داشتم و شکی هم توش نبود
رسیدیم ات خواب بود چقدر مظلوم بود این دختر خم شدم و گونشو بوسیدم
خلاصه اوردمش بیرون و کذاشتمش روی تختش خواستم برم که
+کوک؟
_جان....یعنی بله؟
+نگو بله بگو جانم
_باش.....جانم؟
+میشه نری؟امشبو پیش من بخواب لطفاااا
خواستم اعتراض کنم که صدایی متوقفم کرد....
خو تمومید دوستانم بای تا پارت بعد
ادمین:اهم اهم ممنون بابت حمایت داریم به جاهای حساس نزدیک میشیم
گزارش کنید ادامه نمیدماااا
شرایط بعدی ۱٠ کام ۲٠ لایک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ات ویو
+هی کوک من که خونه خودمون نمیمونم تو ......تو فکر کردی من خونه خودمون بند میشم؟(و پقی زدم زیر خنده)
_عااا راست میگیا یادم رفته بود گفده بودی تازه کرم ریختنات شروع شده(باهم میخندیدم)
راه افتادم خیلی خسته شده بودم زدم کنار کوک تعجب کرد سرشو برگردوند سمت من
_حالت خوبه؟
+ارع فقد خسته شدم عاااای کمرم
_بزار من بشینم
+نمیخام
_ات اذیت نکن بیا کنار تا خودم بشینم
+نمیخام نمیخام نمیخاااام
_خدا نخواد تو بچه دار بشی الحق ک خیلی کیوتی
+واقعن؟
_ارع .....خو بیا این ور تا من بشینم
+نمخااام
کوک ویو
عجب دختره یه دنده ای از ماشین پیاده شدم در سمت ات رو باز کردم براید استایل(براید استایل: یه دست زیر زانو و یه دست دیگه پشت کمر) بغلش کردم مثله این بچه ها دستو پا میزد گذاشتمش روی صندلی کمربندو بردم تا ببندم میدونستم میترسه و میدونستم الاناس قلبش بزنه بیرون مهم نبود کمربندشو بستم و رفتم سمت در راننده و نشستم راه افتادم
دستم روی دنده بود ک نرمی روی دستم احساس کردم نگاه کردم دست ات بود خیلی دستش نرم بود دستمو از زیر دستش کشیدم بیرون و دست خودمو گذاشتم روی دستش لبخند محوی زدم
خوب حق دارم ذوق زده بشم
من اون دخترو دوست داشتم و شکی هم توش نبود
رسیدیم ات خواب بود چقدر مظلوم بود این دختر خم شدم و گونشو بوسیدم
خلاصه اوردمش بیرون و کذاشتمش روی تختش خواستم برم که
+کوک؟
_جان....یعنی بله؟
+نگو بله بگو جانم
_باش.....جانم؟
+میشه نری؟امشبو پیش من بخواب لطفاااا
خواستم اعتراض کنم که صدایی متوقفم کرد....
خو تمومید دوستانم بای تا پارت بعد
ادمین:اهم اهم ممنون بابت حمایت داریم به جاهای حساس نزدیک میشیم
گزارش کنید ادامه نمیدماااا
شرایط بعدی ۱٠ کام ۲٠ لایک
۱۶.۵k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.