The end of the nightmare p3
ا.ت:سلام بله بفرمایید(سرد)
؟:خوبی؟
ا.ت:بله کاری داشتید(سرد)
جیونگ:هع نه آقا میخواست بدونه حالت خوبه یا نه هع
ا.ت:داره وضعیتمو میبینه خوبه دیگه (خنده فیک)
؟:اوهوم
جیونگ:فقط ما یکم مشکل مالی داریم مثل دیروز که با ماشین تصادف کرد و به این روز افتاده واقا به پول احتیاج داریم من اونو به سرپرستی گرفتم(اسک تمساح میریزه حروم*زاده)
؟:ع..ع...عیب نداره ما بهتون کمک میکنیم فقط ا.ت میشه مارو تنها بذاری لطفا
ا.ت:بله (سرد)
جیونگ :خب چی میخواید بگید؟
؟:من ا.ت رو از شما میخرم و بابتش پول زیادی میدم خیلیییییی زیاد
جیونگ:پم چرا باید رو حرف شما حرف بزنم آخه فقط یه قیمت عرض میکنید
؟:تقریبا.......(یه پول زیاد تصور کنید)
جیونگ:اووو حتما میتونید الان ببریدش
ا.تتتتتتتت(عربده)
ا.ت:بله(سرد)
جبونگ:تو با این آقا زندگی میکنی به حرفش گوش کن برو وسایلات رو جمع کن
ا.ت:ب..ب...باش
ا.ت رفت کل وسایلاش و جمع کرد و همراه اون آقا سوار ماشین شد و توراه بودن
ا.ت:میشه بپرسم اسمتون چیع؟
؟:آره من مینسوک هستم
(چیع تا الان فکر کردی جی هوپه)
ا.ت:اوهوم
مینسوک:دیگه نترس کسی نیس باهات همچین کارایی کنه تورو میبرم که یه مرد خوب سرپرستی تورو به عهده بگیره درواقع خودش گفت میخواد یه دختر بدبخت رو نگه داره تا بهش عشق بورزه
ا.ت:اوهوم
رسیدن و رفتن تو اتاق و ا.ت با جی هوپ اشنا شد
جی هوپ:اسمت چیه خوشگل کوچولو؟(لبخند )
ا.ن:م..م...من ا.ت هستم
؟:خوبی؟
ا.ت:بله کاری داشتید(سرد)
جیونگ:هع نه آقا میخواست بدونه حالت خوبه یا نه هع
ا.ت:داره وضعیتمو میبینه خوبه دیگه (خنده فیک)
؟:اوهوم
جیونگ:فقط ما یکم مشکل مالی داریم مثل دیروز که با ماشین تصادف کرد و به این روز افتاده واقا به پول احتیاج داریم من اونو به سرپرستی گرفتم(اسک تمساح میریزه حروم*زاده)
؟:ع..ع...عیب نداره ما بهتون کمک میکنیم فقط ا.ت میشه مارو تنها بذاری لطفا
ا.ت:بله (سرد)
جیونگ :خب چی میخواید بگید؟
؟:من ا.ت رو از شما میخرم و بابتش پول زیادی میدم خیلیییییی زیاد
جیونگ:پم چرا باید رو حرف شما حرف بزنم آخه فقط یه قیمت عرض میکنید
؟:تقریبا.......(یه پول زیاد تصور کنید)
جیونگ:اووو حتما میتونید الان ببریدش
ا.تتتتتتتت(عربده)
ا.ت:بله(سرد)
جبونگ:تو با این آقا زندگی میکنی به حرفش گوش کن برو وسایلات رو جمع کن
ا.ت:ب..ب...باش
ا.ت رفت کل وسایلاش و جمع کرد و همراه اون آقا سوار ماشین شد و توراه بودن
ا.ت:میشه بپرسم اسمتون چیع؟
؟:آره من مینسوک هستم
(چیع تا الان فکر کردی جی هوپه)
ا.ت:اوهوم
مینسوک:دیگه نترس کسی نیس باهات همچین کارایی کنه تورو میبرم که یه مرد خوب سرپرستی تورو به عهده بگیره درواقع خودش گفت میخواد یه دختر بدبخت رو نگه داره تا بهش عشق بورزه
ا.ت:اوهوم
رسیدن و رفتن تو اتاق و ا.ت با جی هوپ اشنا شد
جی هوپ:اسمت چیه خوشگل کوچولو؟(لبخند )
ا.ن:م..م...من ا.ت هستم
۱۲.۶k
۰۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.