خواستگاریه: مادر دختر: درمورد چی میپرسه؟ خونه، ماشین، شغل
خواستگاریه: مادر دختر: درمورد چی میپرسه؟ خونه، ماشین، شغل، ...
مادر پسر: چی میگه؟ بریم جایی خواستگاری که وضعشون خوب باشه ، آبرومون نره
کدوممون از ایمان میگیم؟ از اخلاق میگیم؟ از شعور و درک میگیم؟ از ...
نامزد میشیم:
برد و آورد شروع میشه، از آوردن برگه آزمایش گرفته که حتما باید باطلا همراه باشه تا هرمناسبتی که حتما باید یه چیزی برده بشه و تو شهر ما حتما باید بایه النگو همراه باشه...
از کوچیکترین تا بزرگترین مناسبتها...وتوقع پشت توقع
مورد داشتیم سر اینکه بهارونه کُماج نداشته دعوا شده اساسی...
عقد میکنیم: وباز هم ادامه برد و آوردها...
مراسم عروسی میشه: خانواده عروس درصدد تهیه جهاز و خانواده داماد خرج عروسی
جهاز میدیم، اووووووووو، اصلنم به فکر اون بنده خدایی که چندتا دختر دم بخت داره نیستیما! فقط به فکر این هستیم که چیزایی توی جهاز بدیم که هیچکس نداشته باشه
مورد داشتیم طرف ٦تا ساعت توی جهاز داده، میخواستن یه وقت زمان از دستشون در نره
اونایی که دارن ...اونایی هم که ندارن مرد خونه چک رو چک، قرض رو قرض...
مورد داشتیم اون دو نفری که رفتن سر زندگیشون بچشون ۳سالش شده، خانواده عروس هنوز قستای جهازو رد میکردن?
بابا گفتن یه اسباب دست بدیم برای کمک به زندگیشون نه دیگه تنورگاز و خمیر کن
میرسیم به خانواده داماد: آنچنان خرجی میکنن که داماد تاچند سال بعد ازدواج مجبوره وام پرداخت کنه
اونایی هم که دارن اصلن به فکر اون پسر کارگری که با دیدن چنین خرجایی ممکنه از ازدواج منصرف بشه نیستنا.
میخوایم جهاز ببریم: یهو ساعت ۲بعدازظهر یه صدای عجیبی میشنوی: هو هو، جیغ، داد...
مورد داشتیم طرف با شنیدن این صدا میخواسته فرار کنه که دیگه بهش گفتن نترس دارن جهاز میبرن
خانم ها...چی بگم آخه؟ مراعات کنین...والا!
شب عروسیه: صدای ارکست تا چندتا خیابون مجاور میره، حالا بماند گاهی هم خدای ناکرده درکنارش... بگذریم...
از بعد ساعت ۱۲هم که دیگه صدای ترقه شروع میشه
اصلنم به فکر این نیستیم که ممکنه تویکی از این خونه ها مریضی باشه، سالمندی باشه، نوزادی از خواب بپره
بیایم به این فکر کنیم که اگر خدای ناکرده نفرینی بخاطر این مردم آزاری ها بشه ...!
عروس و داماد محترم؛ بیاید با امام زمان معامله کنید، بگید مابه احترام شما زندگیمون رو با گناه ومعصیت شروع نمیکنیم، ما به خانواده هامون سخت نمیگیریم، درعوض برکت زندگیمون رو میسپاریم دست شما
سخنی هم با بزرگان:
آقایی که خداروشکر وضع مالی خوبی داری و افتخار میکنی، افتخارت پیش خدا میتونه برطرف کردن موانع ازدواج چندتا جوون باشه
خانمی که از مچ تا آرنجت و اگه چاره داشتی تا شونت النگو هست، طلای واقعی اون دختریه که چندماهه عقد کرده و نگران جهازشه، حواست بهش هست؟؟؟
خوب است مراسم ازدواج شیعه، واقعا درحد شیعه باشه و مورد رضایت امام زمان«عج»...
مادر پسر: چی میگه؟ بریم جایی خواستگاری که وضعشون خوب باشه ، آبرومون نره
کدوممون از ایمان میگیم؟ از اخلاق میگیم؟ از شعور و درک میگیم؟ از ...
نامزد میشیم:
برد و آورد شروع میشه، از آوردن برگه آزمایش گرفته که حتما باید باطلا همراه باشه تا هرمناسبتی که حتما باید یه چیزی برده بشه و تو شهر ما حتما باید بایه النگو همراه باشه...
از کوچیکترین تا بزرگترین مناسبتها...وتوقع پشت توقع
مورد داشتیم سر اینکه بهارونه کُماج نداشته دعوا شده اساسی...
عقد میکنیم: وباز هم ادامه برد و آوردها...
مراسم عروسی میشه: خانواده عروس درصدد تهیه جهاز و خانواده داماد خرج عروسی
جهاز میدیم، اووووووووو، اصلنم به فکر اون بنده خدایی که چندتا دختر دم بخت داره نیستیما! فقط به فکر این هستیم که چیزایی توی جهاز بدیم که هیچکس نداشته باشه
مورد داشتیم طرف ٦تا ساعت توی جهاز داده، میخواستن یه وقت زمان از دستشون در نره
اونایی که دارن ...اونایی هم که ندارن مرد خونه چک رو چک، قرض رو قرض...
مورد داشتیم اون دو نفری که رفتن سر زندگیشون بچشون ۳سالش شده، خانواده عروس هنوز قستای جهازو رد میکردن?
بابا گفتن یه اسباب دست بدیم برای کمک به زندگیشون نه دیگه تنورگاز و خمیر کن
میرسیم به خانواده داماد: آنچنان خرجی میکنن که داماد تاچند سال بعد ازدواج مجبوره وام پرداخت کنه
اونایی هم که دارن اصلن به فکر اون پسر کارگری که با دیدن چنین خرجایی ممکنه از ازدواج منصرف بشه نیستنا.
میخوایم جهاز ببریم: یهو ساعت ۲بعدازظهر یه صدای عجیبی میشنوی: هو هو، جیغ، داد...
مورد داشتیم طرف با شنیدن این صدا میخواسته فرار کنه که دیگه بهش گفتن نترس دارن جهاز میبرن
خانم ها...چی بگم آخه؟ مراعات کنین...والا!
شب عروسیه: صدای ارکست تا چندتا خیابون مجاور میره، حالا بماند گاهی هم خدای ناکرده درکنارش... بگذریم...
از بعد ساعت ۱۲هم که دیگه صدای ترقه شروع میشه
اصلنم به فکر این نیستیم که ممکنه تویکی از این خونه ها مریضی باشه، سالمندی باشه، نوزادی از خواب بپره
بیایم به این فکر کنیم که اگر خدای ناکرده نفرینی بخاطر این مردم آزاری ها بشه ...!
عروس و داماد محترم؛ بیاید با امام زمان معامله کنید، بگید مابه احترام شما زندگیمون رو با گناه ومعصیت شروع نمیکنیم، ما به خانواده هامون سخت نمیگیریم، درعوض برکت زندگیمون رو میسپاریم دست شما
سخنی هم با بزرگان:
آقایی که خداروشکر وضع مالی خوبی داری و افتخار میکنی، افتخارت پیش خدا میتونه برطرف کردن موانع ازدواج چندتا جوون باشه
خانمی که از مچ تا آرنجت و اگه چاره داشتی تا شونت النگو هست، طلای واقعی اون دختریه که چندماهه عقد کرده و نگران جهازشه، حواست بهش هست؟؟؟
خوب است مراسم ازدواج شیعه، واقعا درحد شیعه باشه و مورد رضایت امام زمان«عج»...
۹.۸k
۱۹ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.