غمخوار من به خانهی غمها خوش آمدی

غمخوارِ من‌! به خانه‌ی غم‌ها خوش آمدی
با من به جمع مردم تنها خوش آمدی

بین جماعتی که مرا سنگ می‌زنند
می‌بینمت‌، برای تماشا خوش آمدی

راه نجاتم از شب گیسوی دوست نیست
ای من! به آخرین شب دنیا خوش آمدی...

پایان ماجرای دل و عشق روشن است
ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی

با برف پیری‌ام سخنی بیش از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی

ای عشق، ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی

#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۱۳)

تو را گم می‌کنم هر روز و پیدا می‌کنم هرشببدین‌سان خواب‌ها را...

صفای زندگی ام مایه ی عذاب شدیچه شد که بر سر دنیای من خراب شد...

شمعیم و دلی مشعله‌افروز و دگر هیچشب تا به سحر گریه‌یِ جانسوز...

سراب رد پای تو، کجای جاده پیدا شد؟کجا دستاتو گم کردم، که پای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط