برهنه به بستر بیکسی مردن تو از یادم نمیروی

.
برهنه به بستر بی‌کسی مُردن، تو از یادم نمی‌روی
خاموش به رساترین شیونِ آدمی، تو از یادم نمی‌روی
گریبانی برای دریدنِ این بغضِ بی‌قرار، تو از یادم نمی‌روی
سفری ساده از تمامِ دوستتْ دارمِ تنهایی،
تو از یادم نمی‌روی
سوزَنریزِ بی‌امانِ باران، بر پیچک و ارغوان،
تو از یادم نمی‌روی
تو ... تو با من چه کرده‌ای که از یادم نمی‌روی؟!
سیدعلی_صالحی
دیدگاه ها (۱)

بعضی وقت ها از خودت هم بدت می آید .بعضی وقت ها خودت را براند...

موفقیت حق شماست

داستانک روزی مردی با مشاهده آگهی شرکت مایکروسافت برای استخدا...

ساختن واژه ای به نام «فردا» بزرگترین اشتباه انسان بود،تا زما...

---Royal Veil — Part 8: سایهٔ سلطنتصبح زود، قصر سرد و سنگین ...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط