پارت اول
ࡏ᪴ࡄߺࡐ߳ ܢ̣ߺܨ ࡆࡏࡎࡆܢ̣ߺ ܩܟ̇! :)
از زبان ات
داشتم قدم میزدم آخه حوصلم سر رفته بود ی صدایی از کوچه جلویی میومد هرچی جلو تر میرفتم صدا واضح تر میشود دقت کردم صدای التماس میومد رفتم داخل کوچه دیدم ی مرد قرق خون روس زمین زانو زده داره ب ی مردی التماس میکنه مرده هم با تفنگش شلیک مکنه بهش و میمیره خیلی ترسیده بودم
از زبان جیمین
مردیکه ازم پول خواسته بود ولی نداد منم کشتمش رومو اونوری کردم ی دختر رو دیدم دستش جلوی دهنش بود و ترسیده ولی خوشگل بود رفتم جلوش و بیهوشش کردم
گذاشتمش تو ماشین و به طرفه عمارتم راه افتادیم وقتی رسیدم به جونگ کوک گفتم یکم ازش اطلاعات دراره ک گف باشه ب چند تا از آدمام گفتم ببندنش به صندلی و هروقت بهوش اومد خبرم کنن (علامت جیمین+ علامت ادمای جیمین-علامت جونگ کوک×)
+ جونگ کوووک (داد زد)
×بله
+چیشد اطلاعاتی پیدا کردین
×اره اسمش ات و ۲۲سالشه و خانوادش تو تصادف مردن ولی ات زنده مونده و تا ۸سالگی پیشه مامان بزرگش بزرگ شد و وقتی مادربزرگش مرد رفت پرورشگاه تا ۱۸ سالگی اونجا بوده و الان دندون پزشکه
+اوووه چ دافی بوده😂
×بیچاره بدبختی کشیده داداش
+باشه باشه
-رئیس بهوش اومد
+خب دیگه وقت بازیه
×چیکارش میکنی
+هیچی میخوایم بازی کنیم
×اها راستی تو سوابقش ی خلافی داشته
+اوووه بگو
×عموش پلیس بوده ولی وعض مالی خوبی نداشته مامان بزرگش ک میمیره ات ی چند هفته ای پیش عموش میمونه و عموش به اون اسلحه میده و کلی آموزش های خفن و یبار یکی میخواد بهش ت*جاوز کنه ات ب پاش ی تیر میزنه و برای اینکه پروندشو خراب کنن اینو زدن
+عا خیلی خوب شد همه چیزو میدونیم دیگه خوب دیگه بریم بازی کنیم
×برو برو(با نیشخند)
اینم از این پارت اولین باره مینویسم اگه بد نوشتم بگین
از زبان ات
داشتم قدم میزدم آخه حوصلم سر رفته بود ی صدایی از کوچه جلویی میومد هرچی جلو تر میرفتم صدا واضح تر میشود دقت کردم صدای التماس میومد رفتم داخل کوچه دیدم ی مرد قرق خون روس زمین زانو زده داره ب ی مردی التماس میکنه مرده هم با تفنگش شلیک مکنه بهش و میمیره خیلی ترسیده بودم
از زبان جیمین
مردیکه ازم پول خواسته بود ولی نداد منم کشتمش رومو اونوری کردم ی دختر رو دیدم دستش جلوی دهنش بود و ترسیده ولی خوشگل بود رفتم جلوش و بیهوشش کردم
گذاشتمش تو ماشین و به طرفه عمارتم راه افتادیم وقتی رسیدم به جونگ کوک گفتم یکم ازش اطلاعات دراره ک گف باشه ب چند تا از آدمام گفتم ببندنش به صندلی و هروقت بهوش اومد خبرم کنن (علامت جیمین+ علامت ادمای جیمین-علامت جونگ کوک×)
+ جونگ کوووک (داد زد)
×بله
+چیشد اطلاعاتی پیدا کردین
×اره اسمش ات و ۲۲سالشه و خانوادش تو تصادف مردن ولی ات زنده مونده و تا ۸سالگی پیشه مامان بزرگش بزرگ شد و وقتی مادربزرگش مرد رفت پرورشگاه تا ۱۸ سالگی اونجا بوده و الان دندون پزشکه
+اوووه چ دافی بوده😂
×بیچاره بدبختی کشیده داداش
+باشه باشه
-رئیس بهوش اومد
+خب دیگه وقت بازیه
×چیکارش میکنی
+هیچی میخوایم بازی کنیم
×اها راستی تو سوابقش ی خلافی داشته
+اوووه بگو
×عموش پلیس بوده ولی وعض مالی خوبی نداشته مامان بزرگش ک میمیره ات ی چند هفته ای پیش عموش میمونه و عموش به اون اسلحه میده و کلی آموزش های خفن و یبار یکی میخواد بهش ت*جاوز کنه ات ب پاش ی تیر میزنه و برای اینکه پروندشو خراب کنن اینو زدن
+عا خیلی خوب شد همه چیزو میدونیم دیگه خوب دیگه بریم بازی کنیم
×برو برو(با نیشخند)
اینم از این پارت اولین باره مینویسم اگه بد نوشتم بگین
۸.۰k
۲۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.