شاعرم کردی بیابان دیدم و دریا نوشتم
شاعرم کردی... بیابان دیدم و دریا نوشتم
تلخ را شیرین سرودم، زشت را زیبا نوشتم
چشم وا کردم به روی زندگی کابوس دیدم
چشم بستم خط به خط کابوس را رویا نوشتم
از دل آزرده ام با هیچ کس چیزی نگفتم
بارها از بهره نابرده ام اما نوشتم
تا کسی از چشم هایم شکوه هایم را نخواند
اشک را در پرده پنهان، خنده را پیدا نوشتم
تلخ را شیرین سرودم، زشت را زیبا نوشتم
چشم وا کردم به روی زندگی کابوس دیدم
چشم بستم خط به خط کابوس را رویا نوشتم
از دل آزرده ام با هیچ کس چیزی نگفتم
بارها از بهره نابرده ام اما نوشتم
تا کسی از چشم هایم شکوه هایم را نخواند
اشک را در پرده پنهان، خنده را پیدا نوشتم
- ۱.۴k
- ۱۲ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط