سلامممممم

سلامممممم

ببینید چقدر خوبم بین کلاسام براتون داستان مینویسم😂👌

ویو ات: وای یه جورایی حس بدی داشت خیلی عجیب بود الان باید چیکار کنم اینجا بمونم و با این زندگی کنم یا برم و به زندگی عادیم که همیشه توش در خطرم ادامه بدم

بچه ها منظورش از همیشه در خطرم اینه که الان سازمان های دیگه میدونن که ات نمونه۰۰۹ هست و دنبالشن

ته: ات حالت خوبه؟

ات: ...

ته: ات؟

ات: ها ؟ چی گفتی؟ ا..آره حالم خوبه واقعا من الان اون کار رو انجام دادم؟

ته: آره میدونم عجیبه ولی یه چیز دیگه هم هست ...ات (اشاره به گردن خودش)
اینجا زخمی داری؟

ات شوک گرفتش نمی‌خواست کشی بدونه که ...

ات: چی؟ نه نه من هیچ زخمی ندارم برای چی سوال کردی ؟

ته: آخه همیشه یقه اسکی میپوشی برای همون پرسیدم

ات: ...

ته: گشنت نیست؟

ات: ن...( صدای قار قور شکم)

تهیونگ یه نیشخند زد و رفت تا غذا بیاره....

بچه ها پارت بعدی شروع درام های ات و ته و یه نفر دیگه هست که بهتون نمیگم🤭
دیدگاه ها (۰)

سلاممم🎀🎀🎀ویو ات: منتظر بودم که تهیونگ غذا رو بیارهتق تق تق ا...

اهنگ اسلاید دو یه حس خوبی بهم میده

بچه ها یه خبر خیلی خوبببببببببببب عرررررر کیا فردا پس فردا ت...

ات تو باتلاق ذهنی گیر کرده بود این اتفاق برای نمونه ۰۰۹ خیلی...

فصل دوم ( چرا من؟) پارت اول🗿🎀ویو ات: بعد از اون موقع که سر م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط