چشامو باز کردم دیدم تو یه اتاق دیدم اینجا هم مثل اتاق فکر
چشامو باز کردم دیدم تو یه اتاق دیدم اینجا هم مثل اتاق فکر کنم جونگکوک مشکیه
تق... تق... تق ( مثلا صدای در😂🔪)
+بعله؟
*خانم من خدمتکارتونم
چقدر صداش شبیه سونیاست
+بیا داخل
*سلام اسکل پلشت
+سونیااااا؟ اینجا چیکار میکنی خره؟
*فعلا که خدمتکارتم
تف تو این سانش چرا باید خدمتکار توعه پلشت بشم؟
+گوه نخور میخواستی نشی
*وااای خوشبحالت جونگکوک و دوتا پسر جذاب دیگه عاشق توی توله سگ میشن
ولی خیلی باید مراقب باشی اینا ۱۸ تا مدرک قتل و ۱۳ تا زندانی دارن که باید ازشون حرف بکشن ۳ تا از زندانی ها خدمتکارشون بودن که به دلیل پختن غذای سمی و توهین به اونا الان توی شکنجه گاهن تا این سه تا پسر ازشون حرف بکشن که کی اینارو فرستاده
۵ نفر دیگه از زندانی ها به دلیل همدستی با دشمن توی شکنجه گاهن تا از اونا هم حرف بکشن
بقیه زندانی ها هم
بَرده ی اونا بودن ولی به دلیل
فرار و دروغ و ریختن سم تو غذا و قتل انجام نشده و....
داخل شکنجه گاهن تا این سه تا پسر جذاب حالشون رو بگیرن
+یا خدااااا تو اینارو از کجا میدونی
*همه که مثل تو خنگول نیستن. اینارو هک کردم و پروندشون رو از شرکت گرفتم و خوندم
*اسماشون هم تهیونگ و جیمین و جونگکوکه
اینا بزرگترین باند مافیا توی کره هستن. تازشم تهیونگ هکره و ادرس کسایی که هکش کردن هم بدست میاره
+خب تو میخوای چیکار کنی الان. جونت تو خطره اسکل
*نترس بابا سیمکارت و گوشیمو کلا شکوندم تا نتونه ردمو بزنه
+اوه شت عجب مخی هستیا
*بله ما اینیم دیگع
*تا ۱ ساعت دیگه میان خونه من برم غذا درست کنم
سونیا در حال غذا درست کردن بود و یونا هم بهش کمک میکرد
*نقشت چیع؟
+میخوام باهاشون خیلی خوب رفتار کنم عب نداره اگه پردمو بزنن بجاش از دستشون خلاص میشم
خب داشتم میگفتم اره میخوام اینکارو بکنم تا بهم اعتماد کنن بعد میبرمشون بیرون و یه لباس انتخاب میکنم میرم توی اتاق پرو و بعدش وقتی دیدم همجا امنه میرم سمت خونم وسیله هامو برمیدارم و از اونجا میرم آمریکا
*فکر خوبیع
.
.
.
.
-هاییییی ما اومدیم
+سلام ددی کوک
+سلام بیب
/به به تا دیشب فقط جیغ و داد میکردی چیشده الان ادم شدی؟
+هعیییی من ادم بودم جیمین خان
/باشه بابا ( با خنده )
؛ سلام چیشده جیمین چرا میخندی
/یونا خانم آدم شده
+جیمین میگم آدم بودم چرا نمیفهمی ( یجورایی لوس بازی طور میگع)
/ (و جیمین از خنده پخش زمین میشود)
*سلام ارباب غذا حاظره بفرمایید داخل وایسین کتتون رو درارم
+هعی به ددی هام دست نزن خودم لباسشونو در میارم ( منظورش کتشون بود😐)
اومدم کتشون رو دربیارم یهو جیمین دستمو کشید و زیر گوشم گفت....
بنظرتون چی گفت؟
تق... تق... تق ( مثلا صدای در😂🔪)
+بعله؟
*خانم من خدمتکارتونم
چقدر صداش شبیه سونیاست
+بیا داخل
*سلام اسکل پلشت
+سونیااااا؟ اینجا چیکار میکنی خره؟
*فعلا که خدمتکارتم
تف تو این سانش چرا باید خدمتکار توعه پلشت بشم؟
+گوه نخور میخواستی نشی
*وااای خوشبحالت جونگکوک و دوتا پسر جذاب دیگه عاشق توی توله سگ میشن
ولی خیلی باید مراقب باشی اینا ۱۸ تا مدرک قتل و ۱۳ تا زندانی دارن که باید ازشون حرف بکشن ۳ تا از زندانی ها خدمتکارشون بودن که به دلیل پختن غذای سمی و توهین به اونا الان توی شکنجه گاهن تا این سه تا پسر ازشون حرف بکشن که کی اینارو فرستاده
۵ نفر دیگه از زندانی ها به دلیل همدستی با دشمن توی شکنجه گاهن تا از اونا هم حرف بکشن
بقیه زندانی ها هم
بَرده ی اونا بودن ولی به دلیل
فرار و دروغ و ریختن سم تو غذا و قتل انجام نشده و....
داخل شکنجه گاهن تا این سه تا پسر جذاب حالشون رو بگیرن
+یا خدااااا تو اینارو از کجا میدونی
*همه که مثل تو خنگول نیستن. اینارو هک کردم و پروندشون رو از شرکت گرفتم و خوندم
*اسماشون هم تهیونگ و جیمین و جونگکوکه
اینا بزرگترین باند مافیا توی کره هستن. تازشم تهیونگ هکره و ادرس کسایی که هکش کردن هم بدست میاره
+خب تو میخوای چیکار کنی الان. جونت تو خطره اسکل
*نترس بابا سیمکارت و گوشیمو کلا شکوندم تا نتونه ردمو بزنه
+اوه شت عجب مخی هستیا
*بله ما اینیم دیگع
*تا ۱ ساعت دیگه میان خونه من برم غذا درست کنم
سونیا در حال غذا درست کردن بود و یونا هم بهش کمک میکرد
*نقشت چیع؟
+میخوام باهاشون خیلی خوب رفتار کنم عب نداره اگه پردمو بزنن بجاش از دستشون خلاص میشم
خب داشتم میگفتم اره میخوام اینکارو بکنم تا بهم اعتماد کنن بعد میبرمشون بیرون و یه لباس انتخاب میکنم میرم توی اتاق پرو و بعدش وقتی دیدم همجا امنه میرم سمت خونم وسیله هامو برمیدارم و از اونجا میرم آمریکا
*فکر خوبیع
.
.
.
.
-هاییییی ما اومدیم
+سلام ددی کوک
+سلام بیب
/به به تا دیشب فقط جیغ و داد میکردی چیشده الان ادم شدی؟
+هعیییی من ادم بودم جیمین خان
/باشه بابا ( با خنده )
؛ سلام چیشده جیمین چرا میخندی
/یونا خانم آدم شده
+جیمین میگم آدم بودم چرا نمیفهمی ( یجورایی لوس بازی طور میگع)
/ (و جیمین از خنده پخش زمین میشود)
*سلام ارباب غذا حاظره بفرمایید داخل وایسین کتتون رو درارم
+هعی به ددی هام دست نزن خودم لباسشونو در میارم ( منظورش کتشون بود😐)
اومدم کتشون رو دربیارم یهو جیمین دستمو کشید و زیر گوشم گفت....
بنظرتون چی گفت؟
۴.۹k
۰۱ اسفند ۱۴۰۱