رئیس جذاب من

[ رئیس جذاب من ]
♡پارت ۲۰ ♡



ویو ات

صبح از خواب بیدار شدم دیدم توی بغل کوکم چقدر ناز خوابیده بود بغلش یه حس آرامشی داشت منم خودمو بیشتر توی بغلش جا دادم و دوباره چشمام رو بستم و خوابیدم

ویو کوک

بیدار شدم ات توی بغلم عین فرشته ها خوابیده بود دلم نیومد بیدارش کنم آروم بلند شدم و رفتم صبحانه آماده کردم امروز باید با شوگا حرف میزدم و دنبال تهیونگ میگشتم واسه همین صبحانه ات رو گذاشت روی میز و رفتم

مکالمه پشت تلفن جونگ کوک و شوگا...............

#الو
–چی شد پیداش کردی
#هنوز نه ولی...
–چیشده؟
#از طرف بک هیون وو .....(اون بک هیون وو نیست به دلیل کمبود اسم اسمشو این گذاشتم😅)
–د‌‌.‌‌.بگو چیشده*داد*
#از طرف بک هیون وو یه نامه به دستمون رسیده
–چه زری زده*عصبی*
.گفته تهیونگ پیش اونه
–ها‌...چی...ایششش..مرتیکه ی بی همه چیز *داد*
#جونگ کوک آروم باش
–یعنی چی آروم باشم میفهمی چی میگی*داد*
#میدونم ولی‌......
–بهش پیغام بدین ببینین چی میخواد*چی میخواد رو با داد گفت*
#باشه
–ببین شوگا بگو اگه یه مو از سر تهیونگ کمک بشه زنده زنده آتیششون میزنم
#متوجه شدم الان از یه نفر میخوام پیغام مت رو بهشون برسونه
–سریع تر
+باشه

تلفن رو قطع کرد

ویو کوکی

لعنت بهش چرا رفته سراغ تهیونگ اگه مرده می‌بایست بیاد سراغ خودم .....میترسم....نگران تهیونگم ولی...ولی اون ازم متنفره من باهاش بد رفتار کردم....هر طور شده حتی اگه از جونمم کایه بزارم نجاتش میدم...اما تهیونگ چرا پیش اوناست آخرین بار که شوگا تونسته بود ردشو بزنه آمریکا بود

ویو ات

از خواب بیدار شدم دیدم کوکی رفته بلند شدم کارای لازم رو کردم رفتم پایین دیدم برام صبحانه درست کرده....تازه داشتم متوجه میشدم که چقدر برام مهمه و دوسش دارم.‌‌..آها بزار بهش زنک میزنم دلم براش خیلی تنگ شده

ات زنگ زد به کوک

مکالمه ات و کوکی

+الو
–.......
+الو کوکی
–ات
+چیشده جونگ کوک خوبی

که...........


ادامه دارد........‌‌
دیدگاه ها (۱۰)

[ رئیس جذاب من ]♡پارت ۲۱ ♡+چیشده جونگ کوک خوبی –نه ات خوب نی...

[ رئیس جذاب من ]♡پارت ۲۲ ♡چه نقشه ای+بین اطرافیانت کسی پلیس ...

[ رئیس جذاب من ]♡پارت ۱۹ ♡ویو اتخیلی خسته بودم و فقط میخواست...

[ رئیس جذاب من ]♡پارت ۱۸ ♡جونگ کوک رفت سمت اتاق تهیونگ که دی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط