سناریو

# سناریو

وقتی رفتن سربازی برگشتن بدنشون زخم شده براش میبندیشون

نامجون: ات آروم ببند اییییییییی درد میکنه

جین: نمیخواد ببندی لازم نیست حالم خیلی خوبه

شوگا: زیاد درد نداره خودش خوب میشه لازم نیست

جیهوپ: اونقدر زیاد نیست که بخوای ببندی

جیمین: لازم نیست خودش خوب میشه نگران نباش

تهیونگ: دو سه تا زخم کوچیکه دیگه چیه مگه

جونکوک: بزرگش نکن خیلی زخمام کوچیکه

اوخی
دیدگاه ها (۰)

# سناریو وقتی تو خیابون مارو به عنوان دخترعادی میبینن و خوشش...

# سناریو وقتی سرما خوردیم ولی پامیشیم تو هوای سرد ورزش میکنی...

#سناریو وقتی دوست دختر جونگ کوک هستی و جونگ کوک بهت خیانت می...

#سناریو وقتی به زور ازدواج کردیم و اونا مافیان و مارو دزدیده...

ویو ات بعد ریختن اون همه فلفل و نمک رو زخم هام و تو دهنم منو...

چرا من پارت ۱۱و جنی قضیه رو گفتهمون لحظه جونکوک وارد اتاق می...

پیام های دیشب چان تو بابل💔واو باز اتفاق افتادباید درباره‌اش ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط