پارت66
#پارت66
عاطفه_نمیخواید که تا شمال ساکت باشید؟
فرشید به عاطفه که کنارش بود ، نگاهی اندخت :
+خب چیکار کنم؟
عاطفه دستش را جلوی دهانش،
گرفت و باخنده گفت :
_برقص، یه حسی بهم میگه،
قشنگ می رقصی!
فرشید دستهایش را بالا برد و شانه هایش را تکان داد و با خنده گفت :
_حست بهت درست میگه دختر جون ...
مهرنوش_بدون آهنگ خردادیانم زشت می رقصه!
روزبه آهنگ بزار...
روزبه با لبخند و کشیده گفت :
_چشمممم ...
خب چی بزاریم مهرنوش خانوم خوشش بیاد؟
مهری ذوق زده گفت :
+نمیدونم با سلیقه خودت بزار...
بایک دست فرمان ماشین راگرفت و با دست دیگرش ، آهنگ ها را رد کرد و روی یک آهنگ نگه داشت .
_خوب این خوبه !
آقا فرشید ، برقص ببینیم چیکار میکنی؟
فرشید با تعجب گفت:
+ یعنی برقصم؟
اوا خاک عالم تو سرم!
عاطفه_برقص دیگ ! مگه نگفتی درست حدس زم ، خب برقص ببینم دیگ!
روزبه_فرشید چرا عین دخترا ناز میکنی ؟
مهری_چاخان کرد بابا بلد نیست!
عاطفه مظلوم گفت :
+میخوای نرقصی ؟؟خب نرقص به درک...
این را گفت و رویش را برگرداند.
فرشید سرش را خاراند و گفت :
_خو حالا ناز نکن ، بیا می رقصم !
عاطفه هول زده برگشت وگفت :
_وای آخ جون آخ جون...
روزبه از آینه به فرشید نگاه کرد و
سرش را تکان داد :
_آهنگ تموم شد ، فرشید خان !
مهری_عب نداره از اول میزارمش !
و خودش آهنگ را از اول گذاشت و صدایش را بلند کرد .
عاطفه به فرشید خیره شده بود منتظر بود برقصد .
فرشید آب دهانش را قورت داد و گفت :
+این خو خیلی آرومه؟ من بااین
چه طور قر بدم؟
یکی دیگه بزار ...
مهری پوفی کرد و آهنگ را رد کرد تا به یک آهنگ شاد تر رسید ...
مهری_با این دیگ نرقصی من میدونم و تو ...
فرشید خندید و روبه عاطی گفت :
+تو هم همراهی کن .
و شروع کرد به تکان دادم بدنش با آهنگ!
اولش کمی معذب بود ولی وسطای آهنگ خجالتش ریخت و با خیال راحت خودش را تکان میداد.
دست هایش را مثل رپر ها در هوا تکان داد و همراه خوانند خواند:
بریم ما روی ابرا ...
بیخیال فردا...
ردکنیم هرچی حد و مرزه !
نمیشم هیچ وقت از تو خسته !
هیچ وقت ...
مهری و عاطفه دست می زدند و بلند بلند به اداهای فرشید می خندیدند....
فرشید خودش را جلو کشید ،
دستش را روی سر روزبه کشید و لبخوانی کرد:
_موی لخت مشکیت!
دستش را روی گونه ی روزبه چسباند و ادامه داد:
_میزارم یه بوس روی تنت عشقی ،عا...
روزبه خندید و با دستش فرشید را پس زد.
+گمشو اونور من بوس نمیدم.
فرشید عقب کشید و رویش را به سمت عاطفه چرخاند :
_روبه هم نشستیم باز ...
عاطفه با خنده نگاهش کرد.
نفسش از این همه ورج و ورجه و لبخوانی گرفت ، دستش را روی سینه اش فشار داد وگفت :
وای نفسم گرفت ، اینم شد خواننده ؟
چه تند تند می خونه!
مهری_پاشو ببینم ، تازه داشت خوش می گذشت ، بلند شو ببینم .
فرشید_تشنم شد ، آب میخوام.
روزبه_صبر کن یه جا باید بگیری !
آب تو ماشین نیست !
فرشید_اوووو ، من تا آب نخورم نمی رقصم دیگ!
...
عاطفه_نمیخواید که تا شمال ساکت باشید؟
فرشید به عاطفه که کنارش بود ، نگاهی اندخت :
+خب چیکار کنم؟
عاطفه دستش را جلوی دهانش،
گرفت و باخنده گفت :
_برقص، یه حسی بهم میگه،
قشنگ می رقصی!
فرشید دستهایش را بالا برد و شانه هایش را تکان داد و با خنده گفت :
_حست بهت درست میگه دختر جون ...
مهرنوش_بدون آهنگ خردادیانم زشت می رقصه!
روزبه آهنگ بزار...
روزبه با لبخند و کشیده گفت :
_چشمممم ...
خب چی بزاریم مهرنوش خانوم خوشش بیاد؟
مهری ذوق زده گفت :
+نمیدونم با سلیقه خودت بزار...
بایک دست فرمان ماشین راگرفت و با دست دیگرش ، آهنگ ها را رد کرد و روی یک آهنگ نگه داشت .
_خوب این خوبه !
آقا فرشید ، برقص ببینیم چیکار میکنی؟
فرشید با تعجب گفت:
+ یعنی برقصم؟
اوا خاک عالم تو سرم!
عاطفه_برقص دیگ ! مگه نگفتی درست حدس زم ، خب برقص ببینم دیگ!
روزبه_فرشید چرا عین دخترا ناز میکنی ؟
مهری_چاخان کرد بابا بلد نیست!
عاطفه مظلوم گفت :
+میخوای نرقصی ؟؟خب نرقص به درک...
این را گفت و رویش را برگرداند.
فرشید سرش را خاراند و گفت :
_خو حالا ناز نکن ، بیا می رقصم !
عاطفه هول زده برگشت وگفت :
_وای آخ جون آخ جون...
روزبه از آینه به فرشید نگاه کرد و
سرش را تکان داد :
_آهنگ تموم شد ، فرشید خان !
مهری_عب نداره از اول میزارمش !
و خودش آهنگ را از اول گذاشت و صدایش را بلند کرد .
عاطفه به فرشید خیره شده بود منتظر بود برقصد .
فرشید آب دهانش را قورت داد و گفت :
+این خو خیلی آرومه؟ من بااین
چه طور قر بدم؟
یکی دیگه بزار ...
مهری پوفی کرد و آهنگ را رد کرد تا به یک آهنگ شاد تر رسید ...
مهری_با این دیگ نرقصی من میدونم و تو ...
فرشید خندید و روبه عاطی گفت :
+تو هم همراهی کن .
و شروع کرد به تکان دادم بدنش با آهنگ!
اولش کمی معذب بود ولی وسطای آهنگ خجالتش ریخت و با خیال راحت خودش را تکان میداد.
دست هایش را مثل رپر ها در هوا تکان داد و همراه خوانند خواند:
بریم ما روی ابرا ...
بیخیال فردا...
ردکنیم هرچی حد و مرزه !
نمیشم هیچ وقت از تو خسته !
هیچ وقت ...
مهری و عاطفه دست می زدند و بلند بلند به اداهای فرشید می خندیدند....
فرشید خودش را جلو کشید ،
دستش را روی سر روزبه کشید و لبخوانی کرد:
_موی لخت مشکیت!
دستش را روی گونه ی روزبه چسباند و ادامه داد:
_میزارم یه بوس روی تنت عشقی ،عا...
روزبه خندید و با دستش فرشید را پس زد.
+گمشو اونور من بوس نمیدم.
فرشید عقب کشید و رویش را به سمت عاطفه چرخاند :
_روبه هم نشستیم باز ...
عاطفه با خنده نگاهش کرد.
نفسش از این همه ورج و ورجه و لبخوانی گرفت ، دستش را روی سینه اش فشار داد وگفت :
وای نفسم گرفت ، اینم شد خواننده ؟
چه تند تند می خونه!
مهری_پاشو ببینم ، تازه داشت خوش می گذشت ، بلند شو ببینم .
فرشید_تشنم شد ، آب میخوام.
روزبه_صبر کن یه جا باید بگیری !
آب تو ماشین نیست !
فرشید_اوووو ، من تا آب نخورم نمی رقصم دیگ!
...
۴.۲k
۲۶ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.